۱۳۸۸ مرداد ۹, جمعه

فرمانده نيروی انتظامی تهران: بازداشتگاه کهريزيک زير نظر مراجع قضايی بوده است

رادیوفردا

عزيرالله رجب زاده، فرمانده نيروی انتظامی تهران می گويد بازداشتگاه کهريزگ زير نظر مراجع قضايی بوده و يک بازداشتگاه مخفی نبوده است. او افزوده: نيروی انتظامی تنها می‌تواند، هر فردی را ۲۴ ساعت در بازداشتگاه نگه دارد و تنها زمانی که حکم قضايی داشته باشد، فرد را زمان بيشتری در بازداشت نگهداری می دارد. به گفته فرمانده نيروی انتظامی تهران، نتايج تحقيقات شوری عالی امنيت ملی کشور درباره اين بازداشتگاه در روزهای آينده اعلام می شود.

علیرضا داوودی دانشجوی دانشگاه اصفهان چند ماه پس از آزادی درگذشت

خبرنامه امیرکبیر: علیرضا داوودی دانشجوی دانشگاه اصفهان روز دوشنبه پنج مردادماه و به فاصله چند ماه پس از آزادی از زندان در سن 26 سالگی بر اثر ایست قلبی درگذشت.

داوودی دانشجوی رشته حسابداری دانشگاه اصفهان و سردبیر نشریه دانشجویی خاک و از دانشجویان طیف چپ آزادیخواه و برابری طلب در اصفهان بود.

وی طی فعالیت در دانشگاه از تحصیل محروم شده و در 24 بهمن ماه 87 همزمان با بازداشت محمد پورعبدالله در تهران، در شهر شاهین شهر اصفهان بازداشت می شود. هنگام بازداشت مآمورین امنیتی محل زندگی او را مورد تفتیش قرار داده و وسایل شخصی وی را نیز ضبط کردند. داوودی در تاریخ 5 اردیبهشت 88 با قرار وثیقه 100 میلیون تومانی از زندان آزاد شد.

علیرضا داوودی پس از آزادی از زندان به دلیل شکنجه و آزار روحی و جسمی در زندان، دچار افسردگی شده بود. به گزارش خبرنامه امیرکبیر وی از حدود 20 روز پیش به دلیل مشکلات جسمی و روحی در بیمارستان بستری شده بود که بر اثر ایست قلبی فوت کرد.

محمد پور عبدالله دانشجوی رشته شیمی دانشگاه تهران نیز از 24 بهمن ماه در بازداشت و در بند مالی زندان قزل حصار و در شرایط و محیط نگران کننده نگهداری می شود. برای محمد پور عبدالله در تاریخ 20 مهر وقت دادگاه تعیین شده است و او در حال حاضر به صورت بلاتکلیف زندانی است.

خبرنامه امیرکبیر درگذشت علیرضا داوودی را به خانواده محترم وی و تمامی دانشجویان تسلیت عرض می کند.

دیدار جمعی از فعالان جنبش زنان و اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر با خانواده های شهدای خرداد

کمیته گزارشگران حقوق بشر

جمعه، ۹ مرداد، ۱۳۸۸ اینجا خانه ندا آقا سلطان است. خانه ای کوچک و آرام در منطقه ی شرق تهران. بر در خانه، نه پارچه ی سیاه است و نه نشانی. تنها زنگ در را که می زنی صدای ضجه های زنی را می شنوی که بر تصویر دخترش اشک می ریزد. اینجا خانه ی ندا آقا سلطان است. متولد بهمن 1361. دختر جوانی که 30 خرداد 1388 به ضرب گلوله کشته و به سمبل جنبش سبز مردم ایران تبدیل شد.

و تاریخ، پنج شنبه، هشتم مردادماه، مصادف با چهلمین روز در گذشت اوست. جمعی از مادران عزادار، فعالان جنبش زنان، اعضای کمپین یک میلیون امضا و کمیته گزارشگران حقوق بشر به تسلیت گویی رفته اند. برای لحظه ای در آغوش گرفتن مادرانی عزادار و گریستن در عزایی که حتی اجازه ی عمومی شدن هم ندارد.

وارد خانه که می شوی آن انتها نزدیک دیوار، میز کوچکی ست با قاب عکسی بزرگ از دختری جوان که کوچکی دنیا را تاب نیاورد و رفت. برگه ی با خطوط درشت هم آن بالاتر خودنمایی می کند: ” ندا، همیشه در یاد ما زنده است.” اما او تنها نیست. این روزها، روز کوچ بزرگان است. روز عروج آنان که ظلم را تاب نیاوردند و در خون غلتیدند. کمی آن طرف تر چهره ی جوان کیانوش آسا خودنمایی می کند.

کیانوش، متولد کرمانشاه، دانشجوی ترم آخر کارشناسی ارشد رشته مهندسی شیمی در دانشگاه علم و صنعت ایران بود و هنگامی که جنازه اش را تحویل گرفتند از مال دنیا تنها یک گلوله در پهلو و یکی دیگر در گردن داشت. جسد او ابتدا قابل شناسایی نبود. خانواده اش بارها و بارها به تصویر او نگریستند و در نهایت با مشاهده ی از نزدیک، توانستند عزیزشان را باز شناسند. کیانوش، با ذهن پرسش گرش همیشه حقایق را جستجو می کرد. چرایی های بسیاری داشت. و پاسخ آخرینش را به داغی سرب دریافت کرد. روز 25 خرداد ماه، از ناحیه پهلو به او گلوله ای شلیک شد و 3 تیر ماه که جنازه را تحویل گرفتند گلوله ی دیگری هم در گردنش بود. چرا؟ هیچ کس نمی داند. کیانوش اهل موسیقی بود و تنبور می زد. نقاش هم بود. کاریکاتور می کشید و دلش در گرو هنر بود. و بزرگترین هنرش آزادی خواهی. هنری را که ظلم بر نمی تابد.

تصویر مسعود هم در کنار کیانوش لبخند می زند با آن نگاه سرشار از جوانی 27 ساله اش. مسعود سنتور و ساز دهنی می زد و نقاشی می کشید و طرح می زد بر این دنیای بی رحم. اولین تیر را که یک بسیجی مقابل پایش می زند حقیقی بودنش را باور نمی کند. جلو می رود و ناگهان می سوزد. گلوله ای در سینه اش جا خوش کرده و قطرات ریز اشک در گوشه ی چشمانش حلقه می زند. ساز دهنی اش کجاست؟ او هیچ شبی را پیش از درد دل گفتن با سازش چشم بر هم نگذاشته. کاش فرصتی بود برای وداع با مادر. کاش زمانی بود برای گفتن آنکه چقدر زود دیر می شود. مسعود که بر خاک افتاد یک بسیجی آن طرف تر اسلحه بر زمین انداخت و واقعیت مرگ را بر سر کوبید.

اینجا خانه ندا آقا سلطان است و خانواده های دیگر شهدای خرداد 1388، نیز آمده اند. مادران شهدای مزبور که از حق مسلم برپایی عزاداری برای فرزندان خود محروم شده اند صبورانه به یادآوری خاطرات فرزندانشان نشسته و از توانایی ها و محاسن آن عزیزان می گویند. سرخی چشمان و سکوت اجباری شان حکایت عجیبی دارد از آن همه درد جاری وجود. از روزهای سخت تربیت و حمایت از فرزندانشان می گویند. از روزهای بمباران که آنها را به دندان می گرفتند و این سو و آن سو می بردند تا مبادا بمبی جگر گوشه شان را از آنها بگیرد. آنها روزهای جنگ را در همین آب و خاک در کنار دیگران تاب آوردند و کشور را به دست دشمن ندادند و در روزگاری دیگر، جوانی جوانانشان را نه گلوله دشمن که هم وطنی نا هم وطن پرپر کرد.

مادر ندا آقا سلطان برای ندای اسطوره اش زمزمه می کند. سیاه پوش و گریان سر در آغوش آن دیگر مادران می گذارد و تنها می پرسد چرا. وقتی می گویند حال که قاتل شناسایی شده است امکان شکایت و پی گیری پرونده وجود دارد، آرام سربر می آورد و لبخندی بر لب می گوید: “برای من قاتل نیاورید. او تنها مجری بوده است. من قاتل را می بخشم.” او دلخوش حضور مردم و همین دیدارهاست و یادی که هر روز زنده تر می شود را تنها دلیل صبوری اش می داند.

کسی از میان فعالان جنبش زنان، برگه ای در دست می گیرد و به یاد ندا و همه ی عزیزانمان مطلبی می خواند و خوب می گوید جنبشی چنین مردمی هیچ گاه نمی تواند نمادی ساختگی را بپذیرد و ندا، نمادی شد که از آغاز با حقیقت وجودی اش سبزی حرکتی مردمی را با خون آزادی خواهی در آمیخت. نمادی که هیچ گاه از یاد نخواهد رفت.

اینجا خانه ندا آقا سلطان است. خانه ای کوچک با رنجی عظیم. مادران عزادار و دیگرانی با چانه های لرزان و حلقه های اشک در چشم. چهل روز گذشت از آن روز که دختری از خانه بیرون رفت و هیچ گاه بازنگشت و پسری وعده ی بازگشت داد و میان سیاهی شهر گم شد.

اینجا خانه ندا آقا سلطان است و فردا ماه برخواهد آمد دوباره و خواهد نگریست بر این شهر ماتم زده با چشمان ندا و شب مملو خواهد شد از صدای تنبور کیانوش و سازدهنی مسعود و هم نوایی سروهای خرامانی که تن به تن بر زمین فرو افتادند.
یادشان گرامی!

کروبی: اگر می توانستند مانند قضیه سعید امامی می گفتند “کشته شدگان از داروی نظافت استفاده کردند”

سحام نیوز

جوانان و دانشجویان اعتماد ملی به دیدار مهدی کروبی دبیرکل حزب خود رفتند تا ضمن دیدار با وی شرایط پس از انتخابات و رویکرد جدید حزب را از وی جویا شوند.

در این دیدار کروبی ضمن خوشامدگویی به جوانان و دانشجویان حزب گفت: حقیقت این است که پس از انتخابات، کشور وارد فضای جدیدی شده است. در قبل از انتخابات همه تلاش کاندیداها و طرفداران آنها آوردن مردم به پای صندوق و ایجاد فضای پرشور انتخاباتی بود. مردم نیز با وعده تغییر شرایط موجود به پای صندوق های رای آمدند ولی متاسفانه جریانی در انتخابات پیش آمد که مردم احساس کردند رای آنها نتیجه لازم را نداده است و به نوعی رای آنها دزدیده شده است. این در حالی است که همیشه در انتخابات حدود 60 درصد واجدین شرکت می کنند ولی این بار با وجود نزدیک به شرکت 85 درصدی که اضافه بر دوره های قبل شرکت کرده اند به احمدی نژاد رای داده اند به طوری که طبق اعلام نتیجه انتخابات توسط نهادهای مشخص شده از 17 میلیون به 5/24 میلیون رسیده است.

مهدی کروبی در ادامه با اشاره به حوادث پس از انتخابات و ادعای انقلاب مخملی گفت: هیچ گروهی قدرت سازماندهی و بسیج این جمعیت عظیم در کشور را ندارند ، چه نیروها و گروه های داخلی و چه خارجی. در حقیقت ادعای انقلاب مخملی و اداره ی اعتراضات از سوی خارج از کشور نه تنها سودی برای کشور ندارد بلکه به ضرر کشور نیز می باشد. به این معنا که آنقدر بیگانگان در ایران نفوذ دارند که می توانند این جمعیت میلیونی را بسیج کنند. این نشانه ضعف اقتدار ملی و دستگاه های امنیتی است. این حرف اهانت به مردم و دادن قدرت به خارجی ها است به طوری که آنان هر لحظه که اراده کنند می توانند مردم را به صحنه بیاورند. در حقیقت این اعتراضات توسط مردمی انجام شد که احساس کرده بودند به شعور آنان توهین شده است. هر چقدر هم بیشتر در رسانه های خود دروغ بگویند احساسات مردم بیشتر تحریک می شود.

کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری افزود: موضوع مننژیت در زندان ها به مانند قضیه سعید اسلامی است. اگر آن افشاگری ها در مورد ماجرای داروی نظافت سعید اسلامی روی نمی داد، حتماً این بار هم می گفتند که کسانی که در زندان جان سپرده اند از این طریق بوده است.

مهدی کروبی در ادامه با اشاره به کار حزبی خود افزود: ما باید کار خود را ادامه دهیم چه آرایی که اعلام کرده اند 300 هزار باشد و چه 13 میلیون رای. اتفاقاً هرچه تعداد رای کمتر اعلام کنند دروغ آنها غیر عادی تر و مردم هم متوجه این دروغ می شوند. مثل دروغی که عمروعاص می گوید که پیچیده است و فهمیدن دروغ بودن آنها مشکل و چه دروغی که ابوموسی اشعری می گوید که مشخص و ساده است. در برهه کنونی نیز نباید ناامید و خسته شویم و باید کار حزبی خود را در چارچوب آرمان های امام (ره) و مردم ایران و کشور ادامه دهیم. نیروهای خوب را جذب کرده و با تدوین برنامه های منسجم، کار حزبی و تشکیلاتی خود را قوی تر به پیش ببریم و اگر پیروز شدیم نباید مغرور شویم و واقعیات را نبینیم. ما در حزب و تشکیلات خود هرکس که مرامنامه و اساسنامه حزب را قبول داشته می پذیریم.

دبیر کل اعتماد ملی در ادامه با اشاره به مشکلات پیش رو افزود: در این سالها و پس از رحلت امام (ره) با مشکلات فراوانی رو به رو شدیم ولی هیچ گاه نباید خسته و نا امید شد و میدان را خالی کرد بلکه با سعه صدر و تلاش، سعی در بهبود شرایط داشته باشیم. من نیز در طول این 20 سال در حوادث گوناگون حضور داشته و در قضایای مختلف از رد صلاحیت ها تا پیگیری آزادی زندانیان به اندازه توان خود سعی کرده ام که اثر گذار باشم.

مهدی کروبی در پایان پیشنهادی نیز به جوانان و دانشجویان حزب داد و گفت: من پیشنهاد می کنم که مجموعه دانشجویان و جوانان حزب به عنوان نخبگان به بازشناسی، جریان شناسی و واکاوی حوادث 20 سال گذشته پرداخته و نقش افراد ، گروهها و جریانات آنان در حوادث مختلف را بررسی کنند.

تفتيش منزل و تلاش براي بازداشت علي کانطوری

کمیته گزارشگران حقوق بشر

پيش از ظهر امروز 6 نفر با لباس شخصي با حضور در منزل مسکوني علي کانطوري، اقدام به تفتيش منزل و دستگيري برادر وي نموده و پاره اي وسايل شخصي و خانوادگي را با خود بردند.

اين افراد بدون معرفي خود و بدون ارائه حکم به مدت يک ساعت مشغول تفتيش و ضبط اموال شخصي وي بودند. به دليل عدم حضور علي کانطوري در منزل اين افراد موفق به بازداشت وي نگرديده اما برادر کوچک وي آقاي ابوالفضل کانطوري را بدون هيچ توضيح يا حکمي به مکاني نا معلوم منتقل نموده اند. پيگيري هاي خانواده کانطوري براي کسب اطلاع از وضعيت ابوالفضل کانطوري، تا اين لحظه نتيجه اي نداشته و اداره اطلاعات و نيروي انتظامي قزوين از هويت اين افراد اظهار بي اطلاعي نموده اند.

گفتني است علي کانطوري در جريان دستگيري هاي گسترده دانشجويان چپگرا در سال 86 بازداشت و مدت 5 ماه در زندانهاي اوين و قزل حصار محبوس بود. لازم به ذکر است که جلسه سوم دادگاه وي در اواخر ماه جاري برگزار خواهد گرديد.

یاد بعضی نفرات…؛ شادی صدر

میدان زنان

الان درست دو روز است كه بيرون آن ديوارهاي بلند لايه لايه ام. دو روزپيش اين موقع در راهروي دراز طبقه پايين 209، با چادر زندان و چشم بند، نشسته بودم، منتظر كه كسي بيايد و مرا از در بيرون ببرد و بعد از 12 روز بگويد: چشم بندتونو برداريد!
و اين، يعني آزادي كه در تمام آن روزها، چهره آبيش پيدا نبود. در تمام آن روزهايي كه در سلول راه مي رفتم و به دريا فكر مي كردم. دختري كه مثل همه بچه هاي دنيا، مادرش را انتخاب نكرده است. در تمام آن روزها، صبح و ظهر و شب به خودم مي گفتم: تو، كارت را انتخاب كرده بودي اما او انتخاب نكرده بود كه مادرش فعال جنبش زنان باشد، كه از صبح تا شب در حال دويدن باشد و شب هم پاي كامپيوتر خوابش ببرد. او انتخاب نكرده بود كه مادرش براي بار دوم از 209 سر در بياورد؛ جايي كه نه رفتنت به آن به اختيار خودت است و نه بيرون آمدن از آن؛ مكان تعليق و حس فلج كننده ناتواني مطلق.

زنداني بودن در جايي مثل 209 مقوله اي است كه وقتي مادر بودن را به آن اضافه مي كني، رنج شكل ديگري پيدا مي كند، شكلي كه توضيحش سخت و بسته به حال هر لحظه ات تغيير يابنده است. یک لحظه به خودت می گویی اصلا مگر به خاطر دریا نبود که کار در حوزه زنان را شروع کردی؟ مگر به این خاطر نبود که بهش قول دادی آینده ای بهتر را برای او درست خواهی کرد؟ حالا چه شده؟ مگر از همان روز اول نمی دانستی که داری در راه قلعه سنگباران قدم می گذاری؟…لحظه بعد که دیوارهای انفرادی فشار می آورند و نور کور کننده چراغ همیشه روشن سلول و گرمای مرداد تهران بدون هیچ وسیله خنک کننده ای یادت می آورد شبهاست که نتوانسته ای بخوابی، خشمی وصف ناپذیر از این همه بی عدالتی تمام وجودت را پر می کند و از خودت می پرسی: چرا دختر من باید هدف این همه بی عدالتی باشد؟!… اما عذاب وجدان های مادرانه گاهی تسکین می یابند وقتی با پروانه در آن سلول عمومی روبه رو می شوی که بعد از 15 سال مصیبت و خشونت، با دندانها و بینی شکسته، از شوهر/پسرخاله اش طلاق گرفته و دو دختر 9 و 13 ساله اش را گذاشته پیش پدری که هم پول دارد و هم خانه و هم شغل، و خودش، بی شغل و بی تحصیلات، به خانه پدری برگشته، جایی که 6 نفر در آن با هم زندگی می کنند. پروانه را در خیابان دستگیر کرده بودند و اتهام او هم مثل اتهام من اقدام علیه امنیت ملی از طریق تحریک به اغتشاش و تمرد از دستور پلیس بود. او هفته ها بود دخترانش را ندیده بود، نه به خاطر این که در زندان بود بلکه به خاطر اینکه حضانت بچه ها با پدرشان بود و او هم آنها را برده بود در شهرستانی دور پیش مادرش. روزها و روزها در آن گرمای کشنده داخل سلول که از کولر، تنها صدای یکنواخت و عذاب آور کانالش را دارد که از بالای تمام سلولها می گذرد تا به اتاق زندانبانان برسد، به دریا فکر می کنم و همه دختران و مادرانی که از دیدن هم و بودن با هم محرومند. اما یاد و فکر دیگرانی هم هست که به قول نیما یوشیج، زنده ام می دارد*؛ آنهایی که نزدیک و غیرقابل دسترسند، و آنهایی که دور و غیرقابل دسترسند.

نزدیکان نزدیکم، جایی در سلول کناری، یا سلولهای راهروی پشتی، روی موکت یا پتوهای سربازی دراز کشیده اند و بدون قلم و کاغذ، با خراش ناخن، روزهای زندانشان را روی دیوار، علامت می گذارند: شیوا نظرآهاری، موکلم که حتی وقتی بیرون بودم، کار چندانی در بی پاسخگویی دادسرای انقلاب از دستم برابش بر نیامد، ژیلا بنی یعقوب، روزنامه نگاری که می دانم خوردن آب از دستشویی سلول چقدر برای بیماری گوارشی اش خطرناک است، مهسا امرآبادی که نمی شناسمش اما شنیده ام باردار است و می دانم شرایط پراضطراب بازداشت و حالت تعلیق و فقدان مطلق اطلاعات که در تمام فضاها، قوانین و روابط حاکم بر 209 جاری است، تا چه حد برای یک زن باردار ضرر دارد و خیلی های دیگری که می شناسمشان یا نامهایشان را در روزنامه ها خوانده ام.

یاد نزدیکان دورم، آنهایی که آن طرف دیوارها با رنج هایم رنج می کشند و ثانیه های نگرانی را نفس می کشند، زنده ام می دارد. خانواده ام، که می دانم از خواب و خوراک و کار و زندگی افتاده اند، می دانم که بین اوین و دادگاه انقلاب سعی صفا و مروه می کنند هر روز، وکلایم که برعکس بیشتر وکلا، به جای اینکه دنبال پرونده های نان و آب دار باشند، رنج شنیدن جوابهای سربالا را تحمل می کنند و خسته نمی شوند، دوستانم در ایران و همه جای دنیا که با اطلاع رسانی لحظه به لحظه شان، بی آن که بدانم، خیلی ها را در رنج من، رنج خود و رنج همه زندانیان شریک ساخته اند. شراکتی که اساسش پیوند و همبستگی میان آدمهایی است که مهر و لطفشان مثل زرهی در تمام آن لحظات سخت مرا در برگرفته بود. شراکتی که در نهایت، آزادی مرا آورد.

الان درست دو روز است که درهای 209 پشت سرم بسته شده، چشم بندم را تحویل گرفته اند و چادر زندان را پشت در اوین پس داده ام و بیرون آمده ام، جایی که هیچکس منتظرم نبود. جایی که خیلی ها اما منتظر بودند. منتظر پسر و دختر و هسرانشان که قرار بود آزاد شوند. جایی که همه از تو می پرسیدند: عزیز ما را ندیدی؟! و من بارها و بارها قانون چشم بند، قانون سکوت و قانون فقدان اطلاعات را توضیح دادم. وقتی از پله ها پایین می آمدم می دانستم این پله ها را، سایه زیر پل جلو اوین را و تاکسی دربستی را که سوارش شدم، مدیون خیلی ها هستم. خیلی ها که یاد همه شان، امروز و فردای مرا روشن می دارد؛ همه آنهایی که یاد مرا و یاد همه زندانیان سیاسی را زنده نگه داشتند و می دارند.

8 مرداد، ساعت 1 و نیم بعد از ظهر

به مناسبت هفتمین روز عروج وی؛ برگزاری مراسم ختم “محسن” در نجف آباد

گفتنی است طی هفته گذشته و پس از به خاک سپاری مرحوم روح الامینی، تحرک جدی میان مسئولان در رده های مختلف برای پیگیری وضعیت دیگر بازداشت شدگان حوادث اخیر به وجود آمد تا جایی که با دستور و ابلاغ ویژه رهبری مبنی بر پیگیری سریع این مسائل، به عنوان مثال بازداشتگاه کهریزک تعطیل و …
مراسم ختم هفتمین روز پرپر شدن مرحوم محسن روح الامینی نجف آبادی، عصر امروز از سوی خانواده وی در شهرستان نجف آباد برگزار شد.

به گزارش خبرنگار “تابناک” این مراسم که به همت خانواده دکتر عبدالحسین روح الامینی و جمعی از اقوام، دوستان و آشنایان ایشان تدارک دیده شده بود، از ساعت 4 الی 6.30 امروز عصر در محل مسجد اهل البیت شهرستان نجف آباد برگزار شد.

بنابر این گزارش در این مراسم که با حضور اقشار مختلف مردم، فرهنگیان و دانشگاهیان برقرار بود، ضمن قرائت قرآن برای شادی روح آن مرحوم، تنی چند از مداحان نیز به مرثیه سرایی پرداختند.

گفتنی است طی هفته گذشته و پس از به خاک سپاری مرحوم روح الامینی، تحرک جدی میان مسئولان در رده های مختلف برای پیگیری وضعیت دیگر بازداشت شدگان حوادث اخیر به وجود آمد تا جایی که با دستور و ابلاغ ویژه رهبری مبنی بر پیگیری سریع این مسائل، به عنوان مثال بازداشتگاه کهریزک تعطیل و کمیته های ویژه ای از سوی مسئولان ـ شورای عالی امنیت ملی، قوه قضاییه و همچنین نمایندگان مجلس ـ برای بررسی این موضوع تشکیل شد.

واکنش آمریکا به سرکوب بهشت زهرا

وزارت خارجه ایالات متحده روز پنج‌شنبه از سرکوب سوگواران مراسم چهلم جان‌باختگان اعتراضات ایران انتقاد کرد و آن را «ناراحت‌کننده» خواند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، آیان کِلی،‌سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در این باره گفت:
«به نظر من، به‌ویژه این‌که نیروهای امنیتی برای در هم شکستن یک تظاهرات در گورستان از زور استفاده می‌کنند امری ناراحت‌کننده است.»

وی افزود:
«ما در کنار ایرانیانی هستیم که به دنبال حق جهان‌شمول خود برای آزادی بیان و تظاهرات مسالمت‌آمیز هستند.»

روز پنج‌شنبه، هزاران تن از افرادی که برای سوگواری جان‌باختگان سرکوب‌های پس از انتخابات دهم ریاست‌جمهوری ایران به بهشت زهرا رفته‌بودند با سرکوب نیروهای مسلح دولتی مواجه شدند. سوگواری روز چهلم کشته شدن ندا آقاسلطان، دختری که فیلم جان دادن او در خیابانی در تهران بازتابی گسترده داشته‌است مناسبت اصلی این تجمع بوده‌است.

آیان کلی در سخنان خود در اشاره به سوگواری روز چهلم که در میان شیعیان رایج است افزود:
«ناراحت‌کننده است که نیروهای ایرانی سعی کردند گروهی از مردم را که می‌کوشند یک مراسم مهم اسلامی را به‌جا آورند متفرق کنند.»

نیروهای دولتی، روز پنج شنبه هم‌چنین با استفاده از گاز اشک‌آور و ضرب و شتم سعی در سرکوب تجمعات اعتراضی مصلی و خیابان‌های مرکزی تهران داشتند.

اعتراضات در ایران پس از اعلام نتایج دهمین انتخابات ریاست‌جمهوری شکل گرفته‌است. معترضان معتقد به «تقلبات گسترده» در شمارش آرای این انتخابات هستند.

باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده پیش از حوادث انتخاباتی ایران، سعی در ترمیم روابط با جمهوری اسلامی داشت. آقای اوباما خشونت دولتی ایران علیه تظاهرکنندگان را محکوم کرده‌است ولی هم‌چنین اعلام کرده که کشورش «در امور داخلی ایران دخالت نخواهد کرد».

گزارش «موج سبز آزادی» از مراسم چهلم شهدای سبز در ارومیه

مردم باصفای ارومیه هم در چهلمین روز شهادت هم‌وطنان بی‌گناهانشان در همدردی با خانواده‌های این عزیزان در تجمعی وسیع حضور یافتند. حوالی ساعت 6:30 بود که تجمعی آرام در خیابان خیام شکل گرفت و در بین افراد شمع توزیع شد. شمع ها که روشن شد، حضار با نثار صلوات بر روح شهدای حوادث اخیر به طور دسته‌جمعی و با صدای بلند سوره فاتحه را قرائت کردند. نیروی انتظامی از بدو مراسم حضور داشت و سعی می‌کرد جمعیت را متفرق کند. افراد اندکی توقف کردند و سپس به آرامی به سمت فلکه خیام به راه افتادند. تجمع ارومیه در سکوت برگزار شد و حضار یکدیگر را دعوت به سکوت می‌کردند و همین حضور صلح‌آمیز هم کار نیروهای ضدشورش برای سرکوب مردم را دشوار ساخته بود. برای بار دوم در خیابان خیام منتهی به فلکه قدس افراد توقف کردند و صلوات فرستادند و مجددا فاتحه‌ای به صورت دسته‌جمعی قرائت کردند. این نیروهای انتظامی بودند که سکوت راهپیمایان را با سوت زدن‌های مکرر خود برای متفرق کردن مردم می‌شکستند. در این لحظات برای برگزاری دوباره سکوت حضار، سوره‌های حمد و توحید را با صدای بلند می‌خواندند و صلوات می‌فرستادند. گفتنی‌ست بر اساس اظهارات شاهدین عینی، برخورد نیروی انتظامی در این مراسم با مردم قابل قبول و احترام‌آمیز و عاری از خشونت بوده است.

حوالی ساعت 6:30 بود که تجمعی آرام در خیابان خیام شکل گرفت و در بین افراد شمع توزیع شد. شمع ها که روشن شد، حضار با نثار صلوات بر روح شهدای حوادث اخیر به طور دسته‌جمعی و با صدای بلند سوره فاتحه را قرائت کردند.

نیروی انتظامی از بدو مراسم حضور داشت و سعی می‌کرد جمعیت را متفرق کند. افراد اندکی توقف کردند و سپس به آرامی به سمت فلکه خیام به راه افتادند. تجمع ارومیه در سکوت برگزار شد و حضار یکدیگر را دعوت به سکوت می‌کردند و همین حضور صلح‌آمیز هم کار نیروهای ضدشورش برای سرکوب مردم را دشوار ساخته بود.

برای بار دوم در خیابان خیام منتهی به فلکه قدس افراد توقف کردند و صلوات فرستادند و مجددا فاتحه‌ای به صورت دسته‌جمعی قرائت کردند.

این نیروهای انتظامی بودند که سکوت راهپیمایان را با سوت زدن‌های مکرر خود برای متفرق کردن مردم می‌شکستند. در این لحظات برای برگزاری دوباره سکوت حضار، سوره‌های حمد و توحید را با صدای بلند می‌خواندند و صلوات می‌فرستادند.

گفتنی‌ست بر اساس اظهارات شاهدین عینی، برخورد نیروی انتظامی در این مراسم با مردم قابل قبول و احترام‌آمیز و عاری از خشونت بوده است.

گزارش تکمیلی: با حضور موسوی، رهنورد ، کروبی و جمعیتی بالغ بر چهل هزار نفر چهلمین روز شهادت شهدای جنبش سبز پاس داشته شد

نوروز

جمعیتی بالغ بر چهل هزار نفر امروز در بهشت زهرای تهران گرد آمدند تا چهلمین روز شهادت شهدای درگیری های پس از انتخابات را پاس دارند.

پیش از این میرحسین موسوی و مهدی کروبی ، دو نامزد اصلاح طلب انتخابات اخیر هم اغلام کرده بودند که در این مراسم حضور خواهند یافت.
مراسم امروز در شرایطی برگزار شد که نیروهای امنیتی و گارد ضد شورش پلیس از ساعتها قبل از ساعت اعلام شده مراسم – ساعت 4 بعد از ظهر – با تشکیل دیواره امنیتی در اطراف مزار قربانیان رویداد های اخیر ، سعی در متفرق کردن جمعیت و ممانعت از برگزاری مراسم مذکور داشتند.
این در حالی بود که کثرت جمعیت عملا این مراسم را تبدیل به تجمعی در اعتراض به انتخابات اخیر ریاست جمهوری و رویداد های پس از آن کرد.
جمعیت حاضر در بهشت زهرای تهران به حمله نیروهای ضد شورش که سعی در متفرق کردن جمعیت داشت، با سر دادن شعارهایی نظیر “نیروی انتظامی ، سهراب برادرت بود” و نیروی انتظامی، حمایت، حمایت” و همچنین پرتاب شاخه های گل به سمت آنان پاسخ دادند.
مردم حاضر در بهشت زهرای تهران همچنین شعارهایی نظیر”یا حسین، میر حسین” ، ندای ما ندا بود، بلندترین صدا بود” ، چوب و چماق و باتوم دیگر اثر ندارد، به مادرم بگویید دیگر پسر ندارد” ، یاران همه زندانی، کو رسم مسلمانی” ، “زندانی سیاسی، آزاد باید گردد” و “برادر شهیدم ، رایت رو پس می گیرم” سر دادند.
به گزارش خبرنگار نوروز، چند نفر از حاضران در این مراسم در درگیری با نیروهای ضد شورش مصدوم شدند که در میان آنان چند زن مسن نیز دیده می شد.
مهدی کروبی و هادی غفاری از جمله چهره های سیاسی بودند که با حضور بر سر مزار قربانیان به ایشان ادای احترام کردند اما نیروهای امنیتی از نزدیک شدن میرحسین موسوی و زهرا رهنورد به محل دفن شهدای جنبش سبز ایران ممانعت کردند.

وزارت اطلاعات در کنترل رئیس دولت / پاک کردن سوابق وابستگان احمدی نژاد

روزآنلاین

به دنبال تغییرات اخیر در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و جایگزینی افراد وابسته به اطلاعات موازی در راس این وزارتخانه، برخی از گردانندگان این نهاد امنیتی در مورد تلاش وابستگان احمدی نژاد برای پاک کردن سوابق خود هشدار دادند. این وزارتخانه امروز در اختیار کامل محمود احمدی نژادست.

وزارت اطلاعات از ابتدای تاسیس، یکی از وزارتخانه هایی بوده که مسئول ارشد آن با نظر مستقیم آیت الله خامنه ای انتخاب شده است. این سنت به طور مکرر از کابینه های چهارم به بعد در ایران اجرا شده و وزیر اطلاعات به نوعی نماینده رهبر جمهوری اسلامی در کابینه بوده است. اما اینک با برکناری محسنی اژه ای، محمود احمدی نژاد رسما خود را سرپرست این وزارت خانه معرفی کرده؛ امری که باعث شده مسئولین این وزارتخانه آن را به منزله حرکتی از جانب وابستگان احمدی نژاد برای پاک کردن سوابق سوء خود تلقی کنند و در مورد آن هشدار دهند.

طبق قانون رئیس جمهور می تواند به مدت سه ماه سرپرست وزارتخانه ای شود که وزیر ندارد و محمود احمدی نژاد نیز با این استناد در روزهای پایانی دولت سکان هدایت یکی از مهمترین نهادهای امنیتی کشور را راسا برعهده گرفته است. اما این اقدام با استقبال پرسنل و مقامات ارشد این وزارتخانه مواجه نشده و حتی هفت وزیر کابینه نهم در نامه ای به رهبر جمهوری اسلامی نسبت به این اقدام رئیس دولت نهم اعتراض کرده و آن را اقدامی ناشایست دانسته اند.

پیش از این خبرگزاری های رسمی اعلام کرده بودند که احمدی نژاد در حکمی مجید علوی، یکی از معاونان محسنی اژه ای ـ وزیر برکنار شده اطلاعات ـ را بعنوان قائم مقام خود معرفی کرده اما این خبر از سوی برخی رسانه ها تکذیب و اعلام شد که علوی تمایلی به پذیرش این مسئولیت تحت نظارت رئیس جمهور ندارد.

از سوی دیگر جمعی از كارشناسان مستعفی وزارت اطلاعات كه در پی حوادث اخیر در این وزارتخانه از سمت‌های خود كناره گیری كرده اند در نامه ای به معاون حفاظت اطلاعات وزارت اطلاعات هشدار داده‌اند كه با توجه به سرپرستی شخص احمدی‌نژاد، این نگرانی وجود دارد كه پرونده‌های اطلاعاتی و سوابق ضد امنیتی برخی از نزدیكان وی، به ویژه اسفندیار مشایی، علی سعید لو، حمید مولانا، محمدرضا رحیمی و محمدزاده از “بایگانی وزارت استخراج و مورد تعرض قرار گیرد”.

این مدیران اطلاعاتی با سابقه تأكید كرده‌اند با توجه به سابقه همكاری اسفندیار رحیم مشایی با وزارت اطلاعات و نیز پرونده ضد امنیتی او به واسطه ازدواجش با یكی از توابین مجاهدین خلق، هدایت این كار توسط وی دور از انتظار نیست.

پیش از نیز اخباری منتشر شده بود مبنی بر اینکه مداخلات اطلاعات سپاه در امور وزارت اطلاعات و همچنین استخدام غیرقانونی برخی نیروهای سازمان اطلاعات استان تهران در یک تشکیلات جدید موازی موسوم به “اطلاعات تهران”، موجب استعفای تعدادی از پرسنل و معاونان مانند حبیب الله، معاون فرهنگی و خزاعی، معاونت ضد جاسوسی شده است.

همچنین شایع بود که همزمان با طرح نام هایی که ممکن است در آینده سکان وزارت اطلاعات را برعهده بگیرند، پنج معاون دیگر وزارت اطلاعات در نامه ای به رهبرجمهوری اسلامی، نسبت به انتخاب حسین طائب رئیس کل نیروی مقاومت بسیج کشور به این سمت واکنش نشان داده و انتخاب چنین فردی را موجب فروپاشی این وزارتخانه عنوان کرده اند. تاکنون وزارت اطلاعات هیچکدام از اخبار فوق را تکذیب نکرده است.

این در حالی ست که “اطلاعات موازی” پرونده سران دستگیر شده اصلاحات از جمله بهزاد نبوی، مصطفی تاج زاده، محسن میردامادی و دیگر دستگیرشدگان را در اختیار گرفته و بیم آن می رود که با آنان نیز همان برخوردی شود که در آخرین مورد با سعید امامی و همسر وی صورت گرفته بود.

یکی از نجات یافتگان در مصاحبه با روز / در کهریزک آب را می لیسیدیم

روزآنلاین


ماجد، الف، یکی از دستگیر شدگان روز 18 تیر است. این دانشجوی بیست و چند ساله، پس از آزادی ازبازداشتگاه کهریزک در گفت و گو با روز از شرایط مخوفی گفته که بر این زندان حاکم است.

کی و در کجا بازداشت شدید؟

تقاطع اسکندری شمالی و خیابان انقلاب. دقیقا روبروی ایستگاه اتوبوس بی آرتی ایستگاه قریب. ساعت 6. 30.

چگونه بازداشت شدید؟

به همراه یکی ازدوستانم به درحال حرکت به سمت انقلاب و ازآنجا کوی دانشگاه بودیم. سرو صداهاورفت وآمد بسیار زیاد بود و مامی خواستیم زودتر به محل مورد نظر برسیم. ما می دیدیم که یگان های ویژه به سمت مردم یورش می آورند، برای اینکه با آنها روبرو نشویم از کوچه های فرعی عبورمی کردیم. درآنجا هم لباس شخصی ها و نیروهای بسیجی بودند واز همه خطرناکتر. بنابراین تصمیم گرفتیم به خیابان انقلاب برگردیم. در تقاطع اسکندری درگیری شدیدی بود. ما هم به مردم پیوستیم وحدود یک ساعت برای عبور از سد ماموران وپیوستن به موج سبزتلاش کردیم.

آیا شعار می دادید؛ یا سنگ پرتاب می کردید؟

بله. همه همین کاررا می کردند. در برابر چماق و گلوله چکار می توانستیم بکنیم؟ اصلا کسی برای غیر از این کار درآن محل نبود. دختران از خیابان های فرعی سنگ می آوردند وبه عنوان گروههای پشتیبانی عمل می کردند. خانواده های مستقر درمحل هم شربت و آب درست می کردند و به معترضان می دادند.

شما را شناسایی کردند؟

نه. من دریک حمله ناگهانی وغافلگیرانه به دام افتادم. درحالی که با نیروهای گارد ویژه درحال ستیز بودیم، ازخیابان اسکندری جنوبی موتور سواران لباس شخصی به سرعت وارد خیابان انقلاب شدند ومسیر ما را از پشت مسدود کردند و مارا گرفتند. هیچ فرصتی هم برای اطلاع رسانی دیگران به ما نبود.

چند نفر بازداشت شدند؟

بین ما، وقتی گاز اشک اور را زدند نزدیک به 10 یا 12 نفر را بازداشت کردند. وقتی گاز خوردیم هیچ کاری نتوانستیم انجام دهیم. ترکیبات گازی که ماموران به مردم می زنند بسیار متفاوت تر از گازاشک آور است به دلیل اینکه این نوع گاز به محض اصابت و استشمام باعث بی حالی و کدری دربدن می شود. وقتی این نوع گاز که حاوی سی او اس است به بدن وارد شود قدرت کاری و تصمیم گیری از بین می رود و به راحتی به دام خواهی افتاد.

پس از بازداشت درمحل انقلاب چه اتفاقی افتاد؟

درهمانجا و حین دستگیری مارا به شدت کتک زدند. یعنی درحالی که نمی توانستیم حرکت چندان زیادی را انجام دهیم(به دلیل گازگرفتگی) ناگهان 6، 7 نفر ریختند روی سرما و شروع کردند به ضرب وشتم. با با توم های الکتریکی ومشت ولگد؛ قدرت هیچ نوع دفاعی را نداشتیم.

دوستتان هم بازداشت شد؟

خیر. او هنگام قیچی مردم توسط نیروها برگشته بود تا به مجروحینی که گازخورده اند کمک کند.

بنابراین شما را به بازداشتگاه بردند.

بله. به ستادفرماندهی نیروی انتظامی درکارگرجنوبی.

آنجا چندنفر بودید؟

خیلی زیاد. قریب به 50نفر.

در آنجا هم شما را کتک زدند؟

نه.

تاچه زمانی شما را در آن جا نگه داشتند؟

تا نیمه های شب. فکرمی کنم ساعت 4 صبح بود که برای انتقال به جایی که بعدا فهمیدیم کهریزک است، ما راحرکت دادند.

همه را به کهریزک بردند؟

بله. با یک یا دو اتوبوس. دست و پاهایمان را زنجیر زدند، چشم هایمان را بستند وسوار اتوبوس کردند.

از اوضاع کهریزک بگویید.

وقتی رسیدیم اول از همه همگی مارا کتک مفصلی زدند. دوباره ساعت 6صبح بود که 13 الی 14 نفر ریختند سر ما و با فحاشی های بسیار رکیک ما را به باد کتک گرفتند. همه رابا باتوم های شوک آور زدند. بعد لختمان کردند و به رویمان آب پاشیدند و با کابل وزنجیر به ما یورش آوردند. آن موقع اغلب ما به دلیل بی خوابی و دردهای بدنی عملا بی جان شده بودیم و رمقی برایمان نمانده بود. با این برخوردها درمحوطه کهریزک توان بلند شدن هم نداشتیم.

به چه دلیل کتک زدند؟

بی دلیل. فحش می دادند ومی گفتند منافق، آشغال و هزاران فحش دیگر که گفتنی نیست.

شکل و شمایل آـنها چگونه بود؟

بسیار عادی. دقیقا شکل مردم عادی لباس می پوشیدند. حتی برخی شلوار لی به تن داشتند. برخی ریش وسبیل داشتند و بعضی هم نداشتند. یعنی اصلا تصویر خاصی نداشتند. ولی ازنگاه های غضب آلود و برخوردهای خشن شان معلوم بود که یا حسابی پول می گیرند و یا اینکه شستشوی مغزی شده اند و یا هردوی اینها.

وضعیت محل اسکان چگونه بود؟

افتضاح. سوله هایی ساخته بودند که بوی رطوبت درآن بیش از هرچیزی آزار می داد. دراین سوله ها تعداد زیادی کانتینر هست که برای نگهداری 5نفر ساخته شده. ولی همه مارا ریختند در این کانتینر های 5 نفره. حداقل 20 نفر در هر کانتینر. آنجاامکانات بهداشتی درحد صفر است. بازداشتگاه وسط بیابان است و داخل اآنها خیلی گرم می شود. هوای مناسب برای استشمام وجودندارد و خیلی ها مریض شدند.

برای دستشویی چه می کردید؟

همه 20 نفر را یک جا دستبند وپابند می زدند و به جلوی توالت ها می بردند. بعضی وقت ها هم از بیرون بردن خبری نبود برای همین در داخل کانتینرها، بوی تعفن همه چا پیچیده بود.

وضعیت غذا چطور بود؟

نزدیک 48ساعت چیزی به ما ندادند. بعد از آن فقط نان دادند. نان لواش بیات چند روز مانده. از همه سخت تر این بود که آب نداشتیم. آب را اززیر در می ریختند روی کف کانتینر تا لیس بزنیم. ما هم قسمتی را آماده کردیم تا آب در آنجا جمع بشود. جایی که کمتر جای پا روی آن وجود داشت. اما فهمان جا هم روز بعد آلوده تر شد و موقع کتک زدن بعدی، به کثافت کشیده شد.

یعنی در این مدت فقط نان خوردید؟

نه. گاهی اوقات به اصطلاح شیر هم می دادند که درآن کلی آب ریخته بودند. گاهی وقت ها هم سیب زمینی می دادند.

از شما چه می خواستند؟

هیچ. فقط کتک می زدند. هر روز چند نوبت. خیلی اوقات شب ها هم می آمدند و می زدند.

بقیه مدت روز چه می کردید؟

هیچی. از این صبح تا صبح بعد در این به اصطلاح سلول های کثیف بودیم. جا انقدر تنگ بود که تکان نمی توانستیم بخوریم، آن هم در حالیکه همه خونین ومالین بودیم. برای خواب هم نه پتو وجودداشت ونه بالش. زندانیان روی پاهای یکدیگر می خوابیدند.

درطول روز چندبار برای گردش و هواخوری بیرون می رفتید؟

گفتم که اصلا بیرون نمی بردند. محوطه آنجا خیلی کوچک بود وتعداد زیاد. فقط یک سوراخ، به اندازه یک وجب بالای سقف بلند بازداشتگاه محل نگهداری ما وجود داشت که فقط از نور آن متوجه زمان می شدیم.

شکنجه دیگری هم بود؟

بله؛ بسیاری را برای ساعات طولانی آویزان کرده بودند. خیلی ها را فقط کتک می زدند واین بهترین قسمت بود. عده ای را درانفرادی ها نگه می داشتند. دست وپای خیلی ها را درقیر داغ می سوزاندند. دندان خیلی ها در این مدت شکسته شد. بیشتر کسانی که به کهریزک رفته اند دندان سالم ندارند. کم سن وسال ها را برای اعدام به پای چوبه دارمی بردند، طناب را دور گردن آنها می انداختند ودوباره پائین می آوردند. بچه ها می مردند و زنده می شدند اما آنها در همان حال هم کتک می زدند وفحش های ناموسی بسیار زشتی می دادند. زندانیانی که قوی تر بودند از همان اندک غذا هم محروم بودندو بیشتر وقت در کانتینر می ماندند آن هم در حالیکه موش های زیادی را درسوله ها رها کرده بودند و…

و چی؟ آیا تجاوز هم در کاربود؟

متاسفانه بدترین قسمت شکنجه ها همین بود. کسانی راکه آرام تر و جوان تر بودند مورد تجاوز قرار می دادند. ما مرتب فریادهای این بچه ها را می شنیدیم.

شما به چشم خودتان دیدید؟

بله. 3 نفر از هم سلولی های من برایشان پیش آمد. هرسه زیر 22 سال داشتند. اینها را روزی یک بار می بردند. البته پس از آن آمپول هایی به آنهاتزریق می کردند که استراحت کنند!

آیا از آنها خبری دارید؟

بله. آزاد شدند.

کسی کشته شد؟

ازمیان افراد اتاق ما نه. اما در اتاق های دیگر چرا. خیلی از این هایی که خبر فوت شان را به تازگی اعلام می کنند، مدت ها قبل جان شان را از دست داده بودند. یعنی بین کشته شدن واعلام فوت آنها به خانواده ها چندروز طول می کشد.

چرا؟

برای اینکه از فاصله بازداشت آنها بگذرد و بگویند که مثلا فلانی بازداشت بوده وزیر شکنجه نمرده است. در حالیکه شکنجه ها به حدی بود که بسیاری از کشته شدگان همان روزهای اول کشته شدند.

هنگام آزادی به شما چه گفتند؟

چیزی نگفتند. از ما تعهد گرفتند. بعد عکس گرفتند. اثر انگشت و جزئیات افراد خانواده، محل سکونت زندانی وافراد درجه یک خانواده. بعد ما را رها کردند.

الان وضعیت جسمانی تان چگونه است؟

تحت درمان هستم. دنده های سمت راستم شکسته و همینطوردندان هایم. گوش چپم دچار افت شنوایی شده ولی درمجموع خوب هستم. زنده ام.

آیا باز هم به تظاهرات خواهید رفت؟

معلوم است؛ دارم خودم را برای سه مراسم آماده می کنم. اول چهلم نداآقا سلطان. دوم مراسم تنفیذ آقای رییس جمهور وسوم تحلیف او.

هاجر رستمی مطلق، مادر ندا آقا سلطان به تنهایی برای ندای ایران سوگواری کرد (تصویر)

کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران

neda-mother.jpg
مادر ندا در پارکی در نزدیک منزل در روز چهلم ندای ایران در تنهایی به سوگ نشست

8 مرداد ماه 1388- به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، امروز تجمع مسالمت آمیز هزاران نفر از مردم تهران در قطعه 257 بهشت زهرا که به مناسبت چهلمین روز کشته شدن ندا برگزار شده بود، به خشونت کشیده شد و نیروهای انتظامی امنیتی مانع پیاده شدن آقایان میر حسین موسوی و مهدی کروبی از ماشین و حضور آنها در مراسم شدند. مادر ندا آقا سلطان؛ هاجر رستمی مطلق، که قبلا اعلام کرده بود که برای اولین بار مراسم عزاداری ندا را به مناسبت چهلمین روز درگذشتش بر سر مزار او برگزار خواهد کرد، در آخرین ساعات شب گذشته اعلام کرد که به دلایلی خود و خانواده اش به بهشت زهرا نخواهند رفت.

طبق اطلاعات رسیده به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، حتی مادر ندا همچنان به دلایلی در محل کشته شدن ندا، که هر پنجشنبه در آنجا حاضر می شود و شمع روشن می کند، حضور نیافته اما در پارک نزدیک محل زندگی خود رفته و به یاد دخترش شمع روشن کرده است.

در طی چندین هفته گذشته، مردمی که هر روزه اجساد عزیرانشان را تحویل می گیرند بی آنکه کسی پاسخگوی مرگ آنها باشد، درصدد برگزاری مراسم عزاداری بودند و به مناسبت چهلمین روز درگذشت ندا آقا سلطان از طریق شبکه های اجتماعی برای حضور بر سر مزار او با هم قرار گذاشته بودند. آقایان موسوی و کروبی که تقاضای آنها برای گرفتن مجوز برگزاری مراسم عزاداری بدون سخنرانی و شعار با مخالفت وزارت کشور مواجه شده بود اعلام کرده بودند که در مراسم چهلم ندا آقا سلطان شرکت خواهند کرد. طبق گزارش های رسیده به کمپین بین المللی حقوق بشر نیروهای انتظامی و امنیتی که از ساعت ها پیش از برگزاری مراسم تمام محوطه بهشت زهرا را پر کرده بودند، با تهدید از حضور آنها در میان مردم جلوگیری کردند.

همچنین گزارش های رسیده حاکی است که مردم از ساعت ها قبل از شروع برنامه برای حضوربر سر مزار ندا در حرکت بودند. اولین بازداشت ها در ساعت 2 بعد ازظهر قبل از حضور جمعیت شروع شد. در میان افراد بازداشت شده جعفر پناهی و همسر و دختر او و سه زن مسن ذکر شده اند. با فشار جمعیت، هزاران نفر از مردم موفق به حضور در قطعه 257 شده و مراسم عزاداری را برگزار کردند. در ساعت حدود 7 بعداز ظهر در حالی که مردم همچنان تمایل به ماندن داشتند، با حمله شدید نیروهای انتظامی مستقر در بهشت زهرا مواجه شدند که از گاز اشک آور استفاده کرده و با باتوم به ضرب و شتم مردم پرداختند. هنوز اطلاعات بیشتری از میزان خشونت وارده به دست کمپین نرسیده است.

هادی قائمی؛ همآهنگ کننده کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران در مورد حوادث امروز گفت:”برای هیچکس قابل باور نیست که فرزند کسی را بکشند و بعد هم بدون اینکه پاسخگو باشند به هر روش ممکنی خانواده را وادار کنند که سکوت کند و از برگزاری یک مراسم ساده برای فرزندش محروم شود.” هادی قائمی تاکید کرد که “حضور امروز مردم در بهشت زهرا نشان می دهد که مردم در احقاق حقوق خود بسیار مصر هستند. ومسئولین به جای پافشاری برای ادامه جنایت به استناد توهمات باطل خود، باید هر چه سریعتر این واقعیت را درک کنند و صدای مردم را بشنوند.”

کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران با توجه به ادامه جنایات و عمق این جنایات و عدم پاسخگویی مسئولین، باز هم بر حضور هر چه سریعتر هئیت حقوق بشر سازمان ملل متحد به ریاست دبیر کل سازمان ملل در ایران برای توقف خشونت و بررسی حوادثی که تاکنون در ایران اتفاق افتاده است، تاکید می کند.

گزارش «موج سبز آزادی» از مراسم چهلم شهدای سبز در مشهد

گزارش‌های رسیده به «موج سبز آزادی» از مشهد حاکیست که هم‌وطنان مشهدی نیز در مراسم چهلم شهدای سبز در پارک ملت این شهر حضور یافتند.

به گزارش «موج سبز آزادی» از حدود ساعت 18 معترضین آرام آرام وارد پارک ملت می‌شدند و از ساعت 18:30 تجمعات شکل گرفتند.جمعیت شرکت‌کننده 20 تا 30 هزار نفر برآورد شدند.

شاهدان عینی گفته‌اند رهبران و معترضین در مشهد بسیار هوشمندانه رفتار می‌کردند و با استفاده از روش تظاهرات سریع (Britz) ابتکار عمل را به دست گرفته بودند. به همین دلیل هیچ‌گونه هم درگیری میان معترضین و سرکوبگران صورت نگرفت و به تیر هوایی اکتفا شد.

به دلیل اتحاد و یکپارچگی معترضان، نیروهای سرکوبگر مستاصل و از هم‌گسیخته به نظر می‌رسیدند. معترضین کاملا مسالمت‌آمیز و مسکوت و با پوشش عموما مشکی در این مراسم حضور داشتند. تقریبا ساعت 20:30 شب هم جمعیت متفرق شدند.

گزارش‌های رسیده از این مراسم همچنین خبر می‌دهد که نیروهای سرکوبگر شامل بیش از 8 خودروی گارد ویژه و نوپو، 40 دستگاه موتورسیکلت و تعدادی هایس (Haice) و مینی‌بوس نیروی انتظامی از جمله 1 هایس بانوان سرکوبگر بودند.

حضور نیروهای اطلاعاتی و لباس شخصی نیز در این مراسم چشمگیر بوده است که در گوشه و کنار پارک دیده م‌ی‌شدند.نیروهای انتظامات پارک نیز به سلاح سرد و بی‌سیم مسلح بودند و با سرکوبگران همکاری می‌کردند.از کیوسک مرکزی انتظامات پارک به عنوان انبار اسلحه استفاده می‌شد.

گزارش «موج سبز آزادی» از مراسم چهلم شهدای سبز در شیراز

امشب شیراز هم به مناسبت چهلم شهدا شاهد برگزاری تجمع بود.

بنابر گزارشات رسیده به «موج سبز آزادی»، تجمع کنندگان در محل فلکه گاز و روی پله‌های پاساژ انتظاری با روشن کردن شمع به نشانه عزاداری تجمع ساکتی را بر پا کردند، فقط هر از چند گاهی با خواندن فاتحه و صلوات به صورت جمعی صدایشان بلند می‌شد.

تجمع به صورت کاملا آرام در حال برگزاری بود که یکی از فرمانده هان نیروی انتظامی به جمعیت نزدیک شد و با صحبت‌های خود مبنی بر اینکه با شما کاری نداریم فقط آرام باشید و سریع‌تر به تجمع خود خاتمه دهید باعث شد که مردم شعار دهند که نیروی انتظامی تشکر، تشکر.

سپس همگی به صورت آرام به سمت خیابان ارم حرکت کردند که در بین راه پلیس ضد شورش با یورش به سمت صف تظاهرات‌کنندگان باعث دو تکه شدن مردم شد و نیمی از مردم را مجددا به سمت فلکه گاز و محل تجمع اولیه هدایت کردند، در آنجا بود که دقایقی بعد به صورت وحشیانه به مردم حمله شد و عده‌ای را نیز بازداشت کرده و با خود بردند که در میان آنها خانم مسنی که به حمایت از دو جوان پسر که بازداشت شده بودند را نیز بردند، همچنین خانم جوانی را آنچنان وحشیانه به سمت خیابان و ماشین خود پرت کردند که در میان خیابان روی زمین افتاد و حتی حجابش نیز از سرش افتاد.

گزارش شاهدان عینی از شیراز حاکیست که مامورین به سمت مردم هجوم برده و با استفاده از گاز اشک‌آور و باتوم آنها را مورد ضرب و شتم قرار می‌دادند و یا بازداشت می‌کردند.

بعد از این مردم به صورت دسته‌های کوچک‌تر در همان محل ضمن جابجایی‌های پیاپی تجمع کرده و شعار دادند.پلیس چند باری نیز به تجمع مردم که در پارک آزادی در همان محل شکل گرفته بود یورش برد و معترضان را مورد ضرب و شتم قرار داد، اما مردم مجددا باز می‌گشتند و شعار می‌دادند.

تجمعی نیز در ابتدای خیابان ارم شکل گرفته بود که با توجه به تجمع نیروهای پلیس در فلکه گاز و پارک آزادی آنجا تقریبا از نیروهای ضد شورش خالی بود اما به تدریج به آن محل نیز وارد شدند و مردم به سمت فلکه ستاد حرکت کردند و به تدریج متفرق شدند.

مرگ دو زندانی بر اثر مننژیت؛ دلیل یا بهانه؟

رادیوفردا

رویا کریمی توسط

نام: محسن روح الامینی
نام پدر: عبدالحسین
سن: ۲۵ سال
تاریخ بازداشت: ۱۸ تیر ۱۳۸۸
تاریخ فوت: ۲۵ تیر ماه ۱۳۸۸
محل فوت: بیمارستان شهدای تجریش
علت فوت: بیماری مننژیت

ماجرای مرگ محسن روح الامینی دیگر ماجرای یک مرگ «معمولی» بر اثر ابتلا به مننژیت در زندان نیست؛ میر حسین موسوی در آخرین سخنرانی خود این سوال را مطرح کرده است که آیا قوه قضاییه می‌تواند پرونده روح‌الامینی را بررسی کند؟

وی سؤال خود را این گونه کامل کرده است که «می‌‌گویند مریض شده و مننژیت گرفته است، قوه قضاییه بررسی کند ببیند دندان‌های وی به چه دلیل شکسته است؟»

استناد سخنان میر حسین موسوی گفته‌های پدر محسن روح الامینی است که در نامه رئیس سابق ستاد مشترک سپاه آمده است. در این نوشته به نقل از دکتر عبدالحسین روح الامینی آمده است: مشخص شد که فرزندم را وقتی که گرفته‌اند، مورد ضرب و شتم شدید قرار داده و او را مجروح کرده‌اند. جنازه‌اش را که دیدم، متوجه شدم که دهانش را خردکرده‌اند.

سهراب سلیمانی مدیر کل زندان‌های استان تهران، می‌گوید بعید می‌داند کسی ادعا کند که این افراد در مجموعه زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته باشند.

وی با بیان این‌که محسن روح الامینی و محمد کامرانی به بیماری مننژیت مبتلا بودند، به خبرگزاری ایسنا گفت که بعد از این اتفاق، تمام زندانیان اوین واکسن مننژیت زدند.

به گزارش مجموعه فعالان حقوق‌بشر در ایران روز ۲۶ تیرماه به تمامی ‌زندانیان زندان اوین داروی سیپروفلوکساسین (برای واکسیناسیون علیه مننژیت) داده شده است.

دکتر علی رضایی، متخصص پزشکی قانونی در مورد بیماری مننژیت به رادیو فردا می‌گوید: به التهاب پرده‌های مغزی مننژیت می‌گویند که به دلایل مختلفی از جمله وجود و انتقال میکروب، ویروس و یا قارچ ایجاد می‌شود. علاوه بر این سابقه شکستگی استخوان بینی، عفونت گوش میانی و یا وارد شدن ضربه به سر که سبب شکستگی استخوان شود، می‌توانند از عوامل ابتلا به این بیماری باشد.

دکتر علی رضایی در مورد علایم این بیماری می‌گوید: فرد دچار تب و لرز و سردرد شدید شده و گردن و اندام‌هایش سفت می‌شود. فرد نسبت به نور بسیار حساس شده، دچار حالت تهوع و استفراغ می‌شود. بیمار در این مرحله دچار خواب آلودگی می‌شود که به سختی می‌توان او را بیدار نگاه داشت. این علایم معمولا سه تا پنج روز بعد از ابتلا مشاهده می‌شود.

به گفته دکتر علی رضایی درمان این بیماری دراز مدت است، فرد حتما باید در بیمارستان بستری شده و از مایع نخاعی وی نمونه برداری شده و با آزمایش مایع نخاعی، نوع مننژیت تشخیص داده شده و سپس درمان آغاز شود.

پدر محسن روح الامینی در مورد پرونده پزشکی پسرش گفته است: پرونده پزشکی او را مطالعه کردم. محل فوت او را لاک گرفته بودند.
مشخص شد که بعد از مجروح شدن، به او نرسیده‌اند تا خون او عفونی شده و دچارتب شدید بالای ۴۰ درجه گردیده و از شدت تب، دچار بیماری مننژیت شده است.

به گفته دکتر روح الامینی او را ساعت سه و نیم بعد از ظهر چهارشنبه به عنوان فرد مجهول‌الهویه به بیمارستان شهدای تجریش منتقل و صبح روز پنجشنبه جسد او را به سردخانه تحویل داده اند.

او تاکید کرده است که برای تحویل جسد، از او تعهد گرفتند که شکایتی از کسی ندارد.

اما سهراب سلیمانی مدیر کل زندان‌های استان تهران اعلام کرده است محسن روح الامینی به قسمت بازداشتگاه اوین تحویل نشده بود و قبل از تحویل به بازداشتگاه اوین مننژیت داشته است.

آقای سلیمانی در ادامه گفته است محسن روح الامینی در مسیر زندان و در خودروی اعزام حالش بد می‌شود و توسط عوامل و نیروهای امنیتی به بیمارستان منتقل شد.

محمد کرمانی، از دیگر بازداشتی‌های هفته‌های اخیر است که علت مرگ وی نیز «مننژیت» اعلام شده است.

مدیر کل سازمان زندان‌های تهران، گفت: «محمد کامرانی از نظر ظاهری مشکلی نداشته و ساعت ۵ بعد از ظهر از خودروی اعزام پیاده می‌شود و در صف پذیرش زندان حالش به هم می‌خورد و سریعا او را به بیمارستان زندان منتقل می‌کنند و پزشک آنجا تشخیص می‌دهد که او را به بیمارستان لقمان منتقل کنند و قبل از فوت، نامه آزادی او صادر شده بود و وقتی زنده بود شبانه تحویل خانواده‌اش شد و روز بعد فوت کرده و تمام پزشکان بیمارستان و پزشک قانونی تایید کردند که وی مننژیت داشته است».

در نامه منتشر شده در مورد محسن روح الامینی هیچ اشاره‌ای به تشخیص نهایی در مورد علت مرگ وی نشده است . آقای سهرابی نیز هیچ اشاره‌ای به علت ابتلای محمد کامرانی به مننژیت نداشت .

دکتر علی رضایی در مورد نقش پزشکی قانونی در تعیین علت مرگ می‌گوید: «کار پزشکی قانونی تعیین علت فوت است. در پزشکی قانونی در مرحله کالبد شکافی، جمجمه فرد باز می‌شود و از پرده‌های مغزی که دچار عفونت شده، نمونه برداری می‌شود و به آزمایشگاه پاتولوژی فرستاده می‌شود تا دلیل عفونت مشخص شود. این مرحله زمان بر است و نمی‌توان علت این نوع مرگ را بلافاصله تعیین کرد مگر این که فرد دچار عفونت بسیار شدید بوده و سابقه بستری شدن در بیمارستان داشته باشد. در غیر این صورت برای تعیین دلیل علت مرگ، حتما بافت نمونه برداری شده به آزمایشگاه ارسال می‌شود.»

روز چهارشنبه، دکتر مسعود پزشکیان، وزیر بهداشت دولت محمد خاتمی، به رسانه‌ها در ایران گفت: پزشکی قانونی مرگ محسن روح الامینی به دلیل مننژیت را رد کرده و تاکید شده او به این دلیل فوت نکرده است.

با این حال وی در مورد نظر پزشکی قانونی در مورد علت مرگ محسن روح الامینی سکوت کرد.

توضیح درباره خبر بازداشت پگاه آهنگرانی

تابناک
دخترم (پگاه آهنگراني) بتازگي و براي ارائه برخي توضيحات احضار شد اما مشکل خاصي براي وي پيش نيامد.
«منيژه حکمت» مادر «پگاه آهنگراني» از بازيگران سينما در واکنش به شايعه دستگيري فرزندش که برخي رسانه هاي غربي منتشر کرده بودند گفت که پگاه بازداشت نشده است.

به گزارش ایرنا اين تهيه کننده و کارگردان سينما تصريح کرد: دخترم (پگاه آهنگراني) بتازگي و براي ارائه برخي توضيحات احضار شد اما مشکل خاصي براي وي پيش نيامد.

حکمت بدون اشاره به نهاد و يا سازمان احضار کننده دخترش يادآورشد که آهنگراني هيچگونه فعاليت سياسي ندارد و بديهي است که مشکلي هم نبايد داشته باشد. بنابراين بحث دستگيري وي مطرح نبوده است.

برخي رسانه ها و روزنامه هاي مغرض خارجي بتازگي در مطالبي وارونه و جهت دار از دستگيري پگاه آهنگراني خبر داده بودند.

نامه حامیان سابق به احمدی نژاد!

یکی از خوانندگان سایت جهان با کنایه به رئیس جمهور، نامه کوتاهی از طرف حامیان احمدی نژاد نوشت که متن کامل آن بدین شرح است:

جناب آقای رئیس جمهور
با سلام

به پیوست انصراف میلیونها دل عاشق ولایت از رای به شما ارسال می گردد.

ضمنا از این به بعد شما احمدی نژاد ما نیستید و تنها طبق اصل 114 رئیس جمهورید.
ایام سرمستی مستدام.

ستاد حامیان مردمی نژاد سابق

انتقال سعيد حجاريان به زندانی ديگر، جرس

سخنگوی کميته ويژه مجلس برای پيگيری حوادث اخير گفت: آقای مرتضوی به بنده گفتند که از امروز، حجاريان به يک “منزل سازمانی” که دارای امکانات مناسب رفاهی و پزشکی است، منتقل شده است.

کاظم جلالی،سخنگوی کميته ويژه مجلس شورای اسلامی در پيگيری حوادث اخير در به خبرنگار مهر در خصوص آخرين وضعيت سعيد حجاريان از بازداشت شدگان حوادث اخير گفت: در پی شايعاتی که در خصوص آزادی آقای حجاريان مطرح بود و برخی از رسانه ها هم نگرانی هايی را در خصوص وضعيت جسمی و سلامتی وی مطرح می کردند، اينجانب با آقای مرتضوی در اين مورد تماس گرفتم.

جلالی تصريح کرد: آقای مرتضوی گفت در مورد سلامتی حجاريان جای نگرانی وجود ندارد و حتی شب گذشته شخصا با حجاريان ملاقات داشته است و امکان رفت و آمد خانواده حجاريان هم به اين محل وجود دارد و اين موضوع به خانواده حجاريان ابلاغ شده است.

سخنگوی کميته ويژه مجلس شورای اسلامی گفت: بنده از آقای مرتضوی خواستم که امکان ديدار ما را با آقای حجاريان فراهم کند که ايشان هم قول انجام هماهنگی های لازم جهت ملاقات را داد و ما منتظر اين موضوع هستيم.

گزارش موج سبز آزادی از مراسم چهلم شهدای سبز در شهر رشت

بر اساس گزارش‌های رسیده به «موج سبز آزادی» امروز شهر رشت هم همگام با شهرهای دیگر، صحنه تظاهرات مردم در گرامیداشت راه و یاد شهدای سبز بود.

به گزارش «موج سبز آزادی»، طبق قرار قبلی عده‌ای از مردم در پارک شهر رشت حضور یافتند و خاطره شهدای راه آزادی را گرامی داشتند.در ساعت 6.30 بعدازظهر حدود 2000 نفر از انتهای در جنوبی پارک به سمت محوطه داخلی پارک حرکت می‌کردند و در طی مسیر داخلی پارک لحظه لحظه به این جمعیت اضافه می‌شد.

این تجمع تا ساعت 7 در سکوت و با صلوات و شعار الله‌اکبر ادامه یافت که با حمله نیروهای لباس شخصی به خشونت کشیده شد. شاهدان عینی گفته‌اند که نیروهای لباس شخصی بیشتر تمرکزشان بر سرکوب زنان و دختران بود .

این نیروها، مسلح به انواع سلاح اعم از قمه ،چاقو، دشنه، کلت و چماق بودند و مردم را مورد ضرب و جرح قرار می‌دادند. همچنین در صحنه‌هایی با موتور به داخل جمعیت حمله‌ور می‌شدند که بر اثر این حرکت چندین نفر به شدت مجروح شدند. پس از نیم ساعت درگیری و با حضور صدها نیروی گارد ویژه جمعیت از داخل پارک متفرق شد. ولی مردم متفرق شده به انبوه جمعیت در میدان گاز پیوستند و شعارهایی چون مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر روسیه سر دادند.

ساعت 8 درگیری بین مردم ونیروها شدت گرفت و عده‌ای بازداشت و عده‌ای دیگر به شدت مجروح شدند.

مادر امرآبادی اخبار منتشر شده در برخی سایت ها را تکذیب کرد: مهسا امرآبادی همچنان در بازداشت

مادر مهسا امرآبادی از تداوم بازداشت دخترش پس از گذشت حدود ٤٥ روز خبر داد.
به گزارش سحام نیوز به دنبال انتشار اخبار مبنی بر آزادی مهسا امرآبادی خبرنگار روز نامه اعتمادملی در برخی از سایت ها مادر وی طی تماس تلفنی اعلام کرد که دخترش همچنان در بازداشت به سر می برد.

مادر امرآبادی با اعلام این خبر گفت: در آخرین ملاقاتی که با مهسا داشتم وی گفت که وعده هایی مبنی بر آزادی وی داده شده است ولی تاکنون این وعده ها تحقق نیافته و او همچنان در بازداشت به سر می برد.

وی ابراز امیدواری کرد که بنابر گفته های مسولان تمام زندانیان سیاسی تا نیمه شعبان آزاد شوند

مادر ندا آقا سلطان: هنوز آن فیلم را ندیده‌ام

رادیوفردا

رویا کریمی توسط

ندا آقا سلطان، دختر ۲۷ ساله ای بود که روز ۳۰ خرداد ماه گذشته در یکی از خیابان های فرعی خیابان کارگر تهران بر اثر اصابت گلوله کشته شد.

یک دستگاه تلفن همراه مجهز به دوربین فیلمبرداری و یک فیلمبردار آماتوراین حادثه مرگبار را به رخدادی بدل کرد که جهان را تکان داد.

و پنج شنبه هشتم مرداد ماه مصادف است با چهلمین روز کشته شدن ندا آقا سلطان.

معترضان به نتیجه رسمی دور دهم انتخابات ریاست جمهوری اسلامی خود را آماده کرده اند تا در مصلای تهران، یا بهشت زهرا، و در صورت ممکن، در هر دو جای یاد شده، یاد ندا و دیگر قربانیان ِ خشونت های ِ پس از انتخابات گذشته را گرامی دارند.

مادر ندا، در گفت‌و‌گویی با رادیو فردا از آنچه در این روزها بر او گذشته می گوید:

من و ندا هميشه در تظاهرات شرکت می کرديم و مسئله خاصی نبود. ندا تازه وارد اين مسايل شده بود و خيلی برايش جالب بود.

روز شنبه ندا به من گفت که با هم برويم تظاهرات، ولی چون من مشکل داشتم گفتم نمی توانم بيايم و به او توصيه کردم که تو هم نرو امروز خيلی خطرناک است، ولی ندا قبول نکرد و گفت می روم.

او ساعت چهار از خانه بيرون رفت و دوبار با هم تماس داشتيم که کجاست و چه می کند. ندا گفت گاز اشک آور زده اند و ما به خيابان های فرعی فرار کرده ايم و الان می خواهيم برويم سوار ماشين شويم. فاصله جايی که ندا تير خورده تا ماشين فقط ۲۶ قدم بوده است. دايی ندا ۱۰ دقيقه پيش از اين اتفاق آخرين تماس را با او داشت و ندا گفته بود گاز اشک آور زده اند و ما سيگار روشن کرده ايم که اذيت نشويم. ديگر با او تماسی نداشتيم تا اين که ساعت شش و نيم استادش تماس گرفت و گفت در بيمارستان شريعتی است و ندا تير خورده است.

زمانی که به بيمارستان رفتيد با چه تصويری روبه‌رو شديد؟

به خواهر و برادر ندا تلفن زدم و آنها زودتر از من خودشان را به بيمارستان رسانده بودند.
وقتی من رسيدم ديدم خواهر ندا بسيار به هم ريخته است، استادش به من گفته بود پای ندا تير خورده، ولی ديدم لباس استاد از بالا تا پايين خونی است.

گفتم بگوييد ندای من چه شده است. گفت کتفش تير خورده گفتم نه اين طور نيست حتما تير به قلبش خورده. گفت نه. ولی در حقيقت ندا در راه بيمارستان تمام کرده بود و در بيمارستان فقط مراحل قانونی را انجام می دادند.

آنجا هر چه التماس کردم بگذاريد بچه ام را ببينم، گفتند بايد کار جراحی برايش انجام دهيم و نمی توانی او را ببينی. به من مستقيم خبر را نگفتند و به شوهر خواهرش گفتند که ندا تمام کرده و بعد من از چهره خواهر ندا فهميدم که چه اتفاقی افتاده و بعد ديگر هيچ چيز نفهميدم.

چه زمانی پيکر ندا را به شما تحويل دادند؟

بعد از اين که مرا به خانه بازگرداندند، دامادم مراحل قانونی تحويل جنازه را انجام داد.
ساعت سه صبح با ما تماس گرفتند که جسد ندا به پزشکی قانونی کهريزک منتقل می شود.
پدر ندا و چند نفر از بستگان ساعت هشت صبح به پزشکی قانونی رفتند و تا ساعت حدود دو بعد از ظهر جنازه ندا را به ما تحويل دادند و تا ساعت سه او را به خاک سپرديم.

گويا به شما اجازه نداده اند برای ندا مراسم ترحيم برگزار کنيد؟

در مورد مراسم ترحيم به ما چيزی نگفتند، ولی وقتی برای مراسم سوم مسجد نيلوفر را گرفتيم، بعد از اين که استعلام گرفتند، گفتند به شما مسجد نمی دهيم.

بعد ما مسجد امام جعفر صادق را در حوالی خيابان شريعتی گرفتيم، گفتند ايرادی ندارد ولی ديديم ساعت ۱۲ اعلاميه ندا در اينترنت منتشر شده و من برای حفظ امنيت جوانان خودم گفتم مراسم را لغو کنند.

ولی برای شب هفت وقتی خواستيم سالن بگيريم، گفتند بايد مجوز به آنها بدهند و بعد خبر دادند که به ما مجوز نمی دهند.

برنامه شما برای چهلم ندا چيست؟

هشتم مرداد ساعت چهار سر خاک او.

خانم آقا سلطان! فيلمی که از لحظات آخر ندا در دست است و در تمام رسانه ها پخش شد، يک واکنش جهانی را برانگيخت. وقتی برای اولين بار اين فيلم را ديديد احساستان چه بود؟

باور کنيد هنوز نگذاشته اند من اين فيلم را ببينم، ولی می دانم بسيار تاثير گذار و دردناک بوده است.

وقتی برادرش اين فيلم را می بيند هر بار گريه می کند و من هنوز نتوانسته ام فيلم لحظات آخر بچه ام را ببينم.

فریادهای اعتراضی مردم در بهشت زهرا، ایستگاه مترو و اتوبان های تهران

خبرنامه امیرکبیر: امروز در چهلمین سالگرد شهادت جوانان پاک ایران، مردم بار دیگر به خیابان ها آمدند تا یاد جوانان مظلوم و شهید این مرز و بوم را گرامی بدارند و در مقابل ظلم و بیداد استبداد فریاد اعتراض سر دهند.
از ساعت 4 بعد از ظهر به بعد تمامی مسیرها به سمت بهشت زهرا مملو از هزاران زن و مردی بود که برای اعتراض آمده بودند، اما در ایستگاه حرم مطهر و بهشت زهرا انبوهی از نیروهای لباس شخصی و گارد ضدشورش در محوطه ایستگاه به استقبال جمعیت آمده بودند.

در بهشت زهرا انبوه جمعیت به سمت قطعه 257 و تمامی قطعه هائی که جوانان شهید را در آغوش خود کشیده بود، با در دست داشتن شاخه ی گل و عکس های شهدای اخیر مانند سهراب اعرابی و کیانوش آسا و ترانه موسوی دیگر شهدا، حرکت می کردند.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر اطراف قطعه ی 257 در محاطره کامل نیروهای گارد ضد شورش و مردان مسلحی بود که هراسان به هر طرف نگاه می کردند و یا ناگهان به سمت جمعیت هجوم می بردند. جمعیت با چشمانی اشکبار بر اطراف مزار دو جوان شهید، سهراب اعرابی و ندا آقا سلطان حلقه زده بودند و مزار آنان را با انبوهی از گل پوشاندند. صدای گریه های آرام مردم به گوش در همه جا به گوش می رسید، اما بار دیگر پلیس حضور آرام مردم بر سر مزار شهدا را تحمل نکرد و با پرتاب اشکاور جمعیت را متفرق کرد. این در حالی بود که نوزادان و کودکان در آغوش مادران خود نیز از آسیب ناشی از گاز اشکاور مصون نماندند.

به هنگام بازگشت از بهشت زهرا، گروهی از مردم در حین برگشت به سمت ایستگاه مترو اقدام به سردادن شعارهای “مرگ بر دیکتاتور” و “الله اکبر” کردند که با حمله نیروهای ضد شورش روبرو شد.

مردم گروه گروه به سمت ایستگاه مترو حرکت می کردند و در حین حرکت یکدیگر را از تجمع در اطراف مصلی و خیابان ولیعصر مطلع می نمودند. از این رو تعداد زیادی از مردم از متروی حرم به سمت ایستگاه مصلی حرکت کردند.

در ایستگاه مترو راننده ی قطار در تمامی ایستگاه ها اعلام می کرد که به “علت نقص فنی قطار با تاخیر ایستگاه را ترک خواهد کرد” که این امر موجب معطلی بیش از حد مردم و فریاد های اعتراضی آنان شد. در تمامی واگن های قطارهای در حال حرکت در ایستگاه ها فریاد های “الله اکبر” و “مرگ بر دیکتاتور” طنین انداز بود.

تمامی قطارهای در حال حرکت بین ساعت های 7 تا 8 بعد از ظهر به دستور مقامات امنیتی در ایستگاه شهید بهشتی و ایستگاه مصلی توقف نکردند که همین امر فریاد های اعتراض مردم را دوچندان کرد. به گزارش خبرنامه امیرکبیر به محض توقف قطار در ایستگاه بعد از مصلی یعنی ایستگاه شهید همت، مردم به طور خودجوش با فریاد های “اعتراضی الله اکبر” و “مرگ بر دیکتاتور” از قطار بیرون آمدند.

تمامی ایستگاه مترو مملو از جمعیت معترضی بود که فریادزنان از ایستگاه بیرون آمدند و با گذر از پل هوائی وارد خیابان اصلی شدند. “زندانی سیاسی آزاد باید گردد”، “ندای ما نمرده این دولت است که مرده”، و “مرگ بر این دولت مردم فریب” از جمله شعارهای اعتراضی مردم بود.

جمعیت خیابان که هر لحظه بر تعداد آنان افزوده می شد وارد اتوبان مدرس منتهی به مصلی شد و در این هنگام ماشین هائی که در حال عبور از اتوبان بودند با بوق های مکرر و فریادهای خود، هزاران ایرانی معترض در اتوبان را همراهی می کردند. در ورودی بزرگراه مدرس به اتوبان رسالت، پرتاب چندین گاز اشکاور در میان معترضین از سوی ماموران جمعیت را متفرق کرد و مردم به طور خودجوش به روشن کردن آتش برای دفع اثرات ناشی از گاز شدند. جو این اتوبان نیز به دلیل عبور جمعیت که بر اثر گاز اشک اور دچار تنگی نفس شده بودند و رانندگان اتومبیل ها که برای کمک به مردم از خودرو ها پیاده می شدند، برای لحظاتی شدیدا ملتهب شد.

اعتراضات مردم در اتوبان مدرس که از ایستگاه مترو آغاز شد در حالی بود که در دیگر نقاط نیز اعتراضات و راهپیمائی های اعتراضی شکل گرفت و در چند خیابان دیگر منتهی به مصلی تهران، به دلیل ازدحام حضور معترضین مسدود شد.

هزاران نفر در مصلای تهران تجمع کرده اند

رادیو فردا

۱۳۸۸/۰۵/۰۸ به گزارش خبرگزاری های بين المللی و شاهدان عينی، برغم حضورگسترده ماموران انتظامی و فشار آنها که با پرتاب گاز اشک آور و ضرب و شتم حاضران در بهشت زهرا همراه بود، هزاران نفر در چهلمين روزکشته شدن ندا آقاسلطان، ياد اورا گرامی داشتند. برپايه گزارش ها، طبق اعلام قبلی، مهدی کروبی نيز وارد بهشت زهرا شد و کوشيد بر سر مزارکشته شدگان برود اما ماموران انتظامی او را احاطه کرده اند. همچنين برپايه گزارشها ماموران انتظامی با زور مانع رسيدن مير حسين موسوی بر سر مزار ندا شده اند و نمی گذارند از اتومبيلش پياده شود. گزارش ها از تهران همچنين حاکی است مسئولان امنيتی از صبح امروز خانواده ندا را زير فشار گذاشته اند تا از رفتن به بهشت زهرا خودداری کنند. آخرين گزارش ها بنقل از شاهدان حاکی است هزاران نفر در مصلای تهران تجمع کرده اند و ماوران انتظامی می کوشند آنها را پراکنده کنند. همچنين ماموران شيشه های برخی از خودروهايی را که بوق می زنند شکسته اند.

حضور آیت‌الله موسوی تبریزی در چهلم شهدای جنبش سبز در بهشت زهرا – خبر تکمیلی

آیت‌الله موسوی تبریزی، دبیرکل مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم امروز برای ابراز همدردی با بازماندگان شهدای جنبش سبز، در بهشت زهرا حضور یافت.

به گزارش «موج سبز آزادی»، آیت‌الله موسوی تبریزی امروز به همراه حجت‌الاسلام ناظم‌زاده و حجت‌الاسلام سلیمانی، از اعضای این گروه روحانی اصلاح طلب، امروز پنجشنبه با حضور در بهشت زهرا بر سر مزار شهدای سبز حاضر شدند و به همدردی با خانواده‌های عزادار پرداختند.

بر اساس گزارش تکمیلی رسیده به «موج سبز آزادی» استقبال مردم از حضور این سه روحانی در جمع مردم، با استقبال گسترده‌ای مواجه شد. اما این استقبال پرشور، واکنش لباس شخصی‌های حاضر در محل را برانگیخت و آنها با هجوم به این روحانیون اصلاح طلب، قصد اهانت و دستگیری آنها را داشتند که با مقاومت مردم ناکام می‌مانند.

این گزارش حاکی است آقایان موسوی تبریزی و ناظم‌زاده از صحنه خارج شده‌اند، اما اطلاعی از وضعیت آقای سلیمانی در دست نیست.

بيانيه شماره سه خانواده زندانيان سياسي

برخی خانواده‌های زندانيان سیاسی حوادث اخیر با صدور بیانیه‌ای وضعيت خود را خطاب به عزیزان در بندشان چنین تشریح کردند:”روزهاي سخت دوري و بي‌خبري خانواده‌هاي مردان و زنان دربند از عزيزانشان، روزهاي سخت تر داغديدگي خانواده‌هاي عزيز شهداي جنبش سبز مردم ايران به دست دژخيمان از خدا بي‌خبر و روزهاي سخت همراهي با خانواده‌هاي گل‌هاي نوشكفته اين ملت سترگ كه هر كدام داغ شكنجه‌اي سبعانه و باورنكردني بر جسم و جان خسته خود دارند. روزهاي سخت و تلخ كينه‌ورزي و ناسپاسي نسبت به فرزندان خدوم انقلاب اسلامي كه در بينشان از خيل رزمندگان و جانبازان دفاع مقدس حضور دارند، سپري مي‌شود.” متن کامل این بیانیه که در سایت نوروز منتشر شده به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحيم
«الذين قالو ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائكة الا تخافوا و لا تحزنوا»

بيش از 40 روز از دستگيري‌هاي غيرقانوني فرزندان سربلند ايران عزيز، سربازان انقلاب اسلامي مي گذرد. روزهاي سخت دوري و بي‌خبري خانواده‌هاي مردان و زنان دربند از عزيزانشان، روزهاي سخت‌تر داغديدگي خانواده‌هاي عزيز شهداي جنبش سبز مردم ايران به دست دژخيمان از خدا بي‌خبر و روزهاي سخت همراهي با خانواده‌هاي گل هاي نوشكفته اين ملت سترگ كه هر كدام داغ شكنجه‌اي سبعانه و باورنكردني بر جسم و جان خسته خود دارند. روزهاي سخت و تلخ كينه‌ورزي و ناسپاسي نسبت به فرزندان خدوم انقلاب اسلامي كه در بينشان از خيل رزمندگان و جانبازان دفاع مقدس حضور دارند، سپري مي‌شود.

هرچند فرارسيدن شعبان‌المعظم بارقه‌اي از اميد دردل خانواده‌هاي زندانيان سياسي بي‌گناه دربند بوجود آورد اما شواهد و قرائن نشان مي‌دهد كه مسئولين نظامي كه نام مقدس اسلام را با دادن هزاران شهيد با جمهوريت پيوند داده است، از شكستن حريم ماه‌هاي حرام هم ابا ندارند و علي رغم اين كه خون مظلوماني چون جوان آزاده «محسن روح الاميني» براي توجه دادن به مسئولين و نمايندگان مردم براي رسيدگي به وضعيت زندانيان بي‌گناه راه‌هايي را باز كرد و دستور پيگيري توسط رئيس قوه قضائيه داده شد، اما ادامه دستگيري‌ها و گزارش كميته ويژه مجلس شوراي اسلامي كه موفق به بازديد از محل نگهداري چهره‌هاي شاخص سياسي نشده اند، حاكي از آن است كه در روند رويارويي با اراده ملت، قرار نيست تغييرجدي حاصل شود.

اينك ما خانواده‌هاي زندانيان سياسي، در آستانه ميلاد مسعود منجي عالم بشريت و عادل عدالت گستر، مهدي موعود، بار ديگر متذكر مي‌شويم كه بازداشت‌هاي غيرقانوني زنان و مردان و جوانان ديار سبزمان و ادامه آن هرگز به صلاح نظام اسلامي نيست و هر لحظه استمرار اين اعمال غيرقانوني هزينه‌هايي گزاف را بر آن تحميل خواهد كرد و تبعات منفي بيش از پيش به بار خواهد آورد.

همچنين هتك حرمت زنان و دختران مسلمان را كه در طول تاريخ ايران بي‌سابقه بوده است، در هنگام دستگيري‌ها و پس از آن، شديدا محكوم كرده بارديگر با التجاء به علماي اعلام و مراجع عظام نسبت به عادي شدن اِعمال منكرات توسط مسئولين نظام در كشوري كه مدعي حكومت علوي است، هشدار مي‌دهيم و در پايان يادآوري مي‌نماييم كه همراهي و هم ياري اين جمع همبسته با همه خانواده‌هاي آسيب ديده و جريحه‌دار، به عنوان خانواده‌اي واحد و متحد تا تحقق كامل خواسته‌هاي قانوني ملت ايران كه آزادي بي‌قيد و شرط همه عزيزان دربندمان و محاكمه مسببان اين اَعمال غيرقانوني شامل هتك حرمت محروم كردن آنان و خانواده‌هايشان از حداقل حقوق انساني، شرعي و قانوني شان و بويژه ضرب و شتم و شكنجه‌هاي روحي و جسمي و در نهايت قتل برخي از آنان در زندان است، حفظ خواهد شد .

جمعي از خانواده‌هاي زندانيان سياسي

حضور آیت‌الله موسوی تبریزی در جمع عزاداران شهدای سبز در بهشت زهرا

آیت‌الله موسوی تبریزی، رئیس مجمع مدرسین قم نیز در بهشت زهرا حضور یافت.

بر اساس گزارشات رسیده به «موج سبز آزادی»، آیت‌الله موسوی تبریزی نیز امروز با حضور در بهشت زهرا بر سر مزار شهدای سبز حاضر شد و به همدردی با خانواده‌های عزادار پرداخت.

راه‌پیمایی سه هزار نفره در اطراف مصلی

در حالی‌که مامورین امنیتی از ورود میرحسین موسوی و زهرا رهنورد به بهشت زهرا ممانعت به عمل آوردند، جعیتی بالغ بر سه هزار نفر در خیابان‌های منتهی به مصلی دست به راه‌پیمایی زدند.

به گزارش «موج سبز آزادی» معترضان سبزپوش با سردادن شعارهای «مرگ بر دیکتاتور» و « نیروی انتظامی، حمایت، حمایت» در چهلمین روز شهادت جمعی از شهدای سبز نشان دادند که صدای اعتراض جنبش سبز ایران هنوز هم زنده است.

چهل‌هزار ایرانی باغیرت، چهلم شهدای سبز را به سوگ نشستند

جمعیتی بالغ بر چهل هزار نفر امروز در بهشت زهرای تهران گرد آمدند تا چهلمین روز شهادت شهدای درگیری‌های پس از انتخابات را پاس دارند.

نوروز نوشت: پیش از این میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو نامزد اصلاح‌طلب انتخابات اخیر هم اعلام کرده بودند که در این مراسم حضور خواهند یافت.

مراسم امروز در شرایطی برگزار شد که نیروهای امنیتی و گارد ضد شورش پلیس از ساعت‌ها قبل از ساعت اعلام شده مراسم- ساعت 4 بعدازظهر- با تشکیل دیواره امنیتی در اطراف مزار قربانیان رویدادهای اخیر، سعی در متفرق کردن جمعیت و ممانعت از برگزاری مراسم مذکور داشتند.
این در حالی بود که کثرت جمعیت عملا این مراسم را تبدیل به تجمعی در اعتراض به انتخابات اخیر ریاست جمهوری و رویدادهای پس از آن کرد.

جمعیت حاضر در بهشت زهرای تهران به حمله نیروهای ضد شورش که سعی در متفرق کردن جمعیت داشت، با سر دادن شعارهایی نظیر “نیروی انتظامی، سهراب برادرت بود” و نیروی انتظامی، حمایت،حمایت” و همچنین پرتاب شاخه‌های گل به سمت آنان پاسخ دادند.

مردم حاضر در بهشت زهرای تهران همچنین شعارهایی نظیر”یا حسین، میر حسین” ، ندای ما ندا بود، بلندترین صدا بود” ، چوب و چماق و باتوم دیگر اثر ندارد، به مادرم بگویید دیگر پسر ندارد”، یاران همه زندانی، کو رسم مسلمانی”،”زندانی سیاسی، آزاد باید گردد” و “برادر شهیدم، رایت رو پس می گیرم” سر دادند.

چند نفر از حاضران در این مراسم در درگیری با نیروهای ضد شورش مصدوم شدند که در میان آنان چند زن مسن نیز دیده می‌شد.

مهدی کروبی و هادی غفاری از جمله چهره‌های سیاسی بودند که با حضور بر سر مزار قربانیان به ایشان ادای احترام کردند اما نیروهای امنیتی از نزدیک شدن میرحسین موسوی و زهرا رهنورد به محل دفن شهدای جنبش سبز ایران ممانعت کردند.

تماس کوتاه تلفنی احمد زیدآبادی زیدآبادی با همسرش

مهدیه محمدی همسر زیدآبادی در گفت‌و‌گو با نوروز از تماس تلفنی احمد زیدآبادی با خانه‌اش خبر داد.

وی گفت: نوع صحبت‌ها و جواب‌هایی که زیدآبادی به سوالات من می‌داد ما را بیشتر نگران کرده است صدای زیدآبادی اصلا خوب نبود و بغض داشت و مشخص بود که اجازه نداشت حرفی بزند.

محمدی ادامه داد: وی گویا فقط حق احوالپرسی داشت و از او پرسیدم که کجا هست اظهار بی‌اطلاعی کرد و گفت نمی‌دانم کجا هستم.

در مورد پرونده و اتهامش هم هیچ حرفی نزد و فقط گفت که خیلی ناراحت هستم که شما را اذیت کرده‌ام .

خانم محمدی افزود: به آقای زیدآبادی گفتم که مردم پشتیبان شما هستند و نگران ما نباش و اگر خیلی تحت فشار هستی هر اعترافی می‌خواهند بکن که باز جواب‌های سربالا به من داد.

همسر زیدآبادی تاکید کرد: نوع جواب‌ها و صدای زیدآبادی ما را بیشتر نگران کرده است.

شلیک تیر هوایی و گاز اشک‌آور در نقاط مرکزی تهران

گزارش‌های رسیده، حاکی از شلیک تیر هوایی و گاز اشک‌آور و ضرب و شتم شدید مردم در نقاط مرکزی شهر تهران است.

برخی شاهدان عینی به «موج سبز آزادی»
خبر داده‌اند که ماموران پلیس و لباس شخصی با شلیک تیر هوایی و گاز اشک‌آور، سعی در پراکنده کردن تجمع کنندگان در خیابان‌های مرکزی شهر داشته‌اند.
این گزارش‌ها حاکی است در خیابان‌های بهشتی، مطهری، حافظ شمالی، ولیعصر، زرتشت، فاطمی و بسیاری دیگر از مناطق اطراف، بین معترضان و ماموران درگیری‌های شدیدی روی داده است.
عصر امروز بنا بود گروهی از معترضان به مناسبت چهلم شهدای جنبش سبز در مصلای تهران جمع شوند و با وجود صادر نشدن مجوز از سوی وزارت کشور، برخی سایت‌های اینترنتی تاکید کرده بودند که این قرار تغییر نکرده است.
بر اساس گزارش‌های رسیده، لباس شخصی‌ها با ماسک‌های سبز دهانی بین مردم حضور یافته بودند و سرکوب تجمع‌کنندگان را از بین آنها آغاز کردند.

همچنین گزارش‌های دیگری از حضور موتورسوارهای ضد شورش در پیاده‌رو و ضرب و شتم شدید تمام حاضران با باتوم خبر می‌دهند.

خبرهایی از اوین – داود سلیمانی را نتوانستند بشکنند

خبرهای رسیده از زندان اوین، از ضرب و شتم داود سلیمانی و بازجویی از او درباره‌ی اتفاقات ده سال پیش حکایت دارد.

به گزارش «موج سبز آزادی» از زندان اوین خبر می‌رسد که بازجویان از داود سلیمانی به خاطر پرونده کوی دانشگاه تهران در 18 تیر 78 و نیز تحصن نمایندگان مجلس ششم، بازجویی‌های مفصل کرده اند.
این گزارش حاکی است در این بازجویی‌ها، بازجویان سلیمانی را به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند، در مواردی با پرونده به سر و صورت او کوبیده اند و در مواردی با دست گلوی او را فشار داده‌اند تا حالت خفگی به او دست دهد. اما به رغم همه‌ی این فشارها، سلیمانی از روحیه بسیار خوبی برخوردار است، طوری که به دیگر هم‌بندان خود نیز روحیه می‌دهد و با آنها شوخی می‌کند و بگو و بخند دارد تا آنها روحیه بگیرند.
منابع موثق به «موج سبز آزادی» خبر داده‌اند که سلیمانی نیز به تازگی به مکان نامعلومی منتقل شده است. مشخص نیست که او به بند و سلول دیگری در داخل زندان اوین منتقل شده یا او را همراه نبوی و تاج زاده به زندانی بیرون از اوین برده‌اند. سلیمانی پیش از این در بند 209 زندان اوین بازداشت بود.
یک فعال سیاسی در این باره به خبرنگار «موج سبز آزادی» گفت: با وجود آنکه سعید مرتضوی و دیگر مسئولان قضایی تأکید دارند که دستگیری‌های صورت گرفته مربوط به حوادث پس از انتخابات است، مشخص نیست بازجویی در رابطه با تحصن نمایندگان مجلس ششم و کوی دانشگاه تهران که 10 سال پیش اتفاق افتاده است، چه ربطی به حوادث پس از انتخابات دارد.
وی تاکید کرد: این قبیل بازجویی‌ها به خوبی نشان‌دهنده‌ی آن است که پرونده‌سازان اصولگرا در جهت اثبات توهمات خود و نسبت دادن انقلاب مخملی به سیاسیون اصلاح طلب کمترین توفیقی نداشته‌اند و در پروژه اعتراف‌گیری‌هایشان نیز مثل دیگر کارهایشان شکست خورده‌اند.
لازم به ذکر است که داود سلیمانی استاد دانشگاه تهران است. او در سال 78 و در زمان حمله‌ی برنامه‌ریزی شده و سازمان‌یافته‌ی لباس‌شخصی‌ها به کوی دانشگاه تهران، معاون دانشجویی این دانشگاه بود و نقش مؤثری در افشای جنایت‌های لباس‌شخصی‌ها و عوامل سرکوبگر نیروی انتظامی در حمله به کوی دانشگاه داشت. همچنین او نماینده‌ی مردم تهران در مجلس ششم نیز بوده است.

اشک‌آور در بهشت زهرا! استقبال گرم ماموران کودتا از عزاداران چهلم شهدای جنبش سبز

ماموران دولت کودتا با حمله به عزاداران مراسم چهلم شهدای جنبش سبز و استفاده از گاز اشک‌آور، روی ژاندارمری شاه را هم سفید کردند. تنها گزارش‌هایی که فعلا در این باره منتشر شده، گزارش رادیو زمان و وب‌سایت بی بی سی فارسی است که در ادامه می‌خوانید.

بی بی سی در این باره نوشت: میرحسین موسوی و مهدی کروبی عصر پنجشنبه برای بزرگداشت یاد کشته شدگان حوادث اخیر تهران در بهشت زهرا حاضر شده اند اما مأموران پلیس برای آنها محدودیت ایجاد کرده اند.
خبرگزاری های بین المللی به نقل از شاهدان عینی از حضور آقای موسوی و آقای کروبی در بهشت زهرا خبر داده اند اما فرانس پرس نوشته است که مأموران پلیس برای آنها محدودیت ایجاد کرده اند.
شاهدان عینی می گویند که آقای موسوی از اتومبیل خود خارج شده و کوشیده است که بر سر مزار ندا آقا سلطان، دختر جوانی که در جریان اعتراضات روز ۳۰ خرداد تهران کشته شد، حضور یابد.
اما مأموران پلیس ضد شورش فورا آقای موسوی را احاطه کرده اند و در حالی که صدها تن از عزاداران شعار “یا حسین، میر حسین” سر می دادند، او را به اتومبیلش باز گردانده اند.
به گفته شاهدان عینی، گروهی از عزاداران اتومبیل آقای موسوی را احاطه کرده اند و کوشیده اند مانع از رفتن آقای موسوی شوند، اما مأموران پلیس به زور راه را باز کرده اند تا اتومبیل از محل خارج شود.
همچنین شاهدان عینی به خبرگزاری فرانسه گفته اند که عده ای از عزاداران به سوی مأموران پلیس که مهدی کروبی را محاصره کرده بودند، سنگ پرتاب کرده اند.
خبرگزاران بین المللی گزارش داده اند که “صدها” یا “حدود هزار” نفر بر مزار ندا آقا سلطان گرد آمده اند و گاه شعارهایی علیه دولت آقای احمدی نژاد سر می دهند.
خبرگزاری فرانسه به نقل از شاهدان عینی نوشته است که پلیس با باتوم و کمربند با عزاداران برخورد کرده است.
خبرگزاری رویترز هم از بازداشت عده ای از عزاداران توسط نیروهای پلیس خبر می دهد.
پیش تر وکیل مهناز محمدی، مستندساز ایرانی از بازداشت او و جعفر پناهی در بهشت زهرای تهران خبر داده بود.
خانم محمدی و آقای پناهی صبح پنجشنبه به همراه تعداد دیگری از فیلمسازان و مستندسازان ایرانی برای گذاشتن گل بر مزار کشته شدگان حوادث اخیر به بهشت زهرا رفته بودند.
رادیو زمانه هم نوشت: میرحسین موسوی، امروز پنج‌شنبه دقایقی پس از ورود به گورستان بهشت زهرای تهران توسط نیروهای دولتی با اِعمال زور، از این محل اخراج شد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه به نقل از شاهدان عینی، آقای موسوی، از کاندیداهای معترض انتخاباتی، موفق شده‌بود از اتوموبیل خود پیاده شده و خود را به سنگ مزار ندا آقاسلطان برساند. ولی به او اجازه تلاوت آیات قرآن داده نشد و پلیس ضد شورش با محاصره آقای موسوی وی را به اتوموبیلش بازگرداندند.
به گفته شاهدان عینی، چند صد نفر از سوگواران حاضر شعار «یا حسین میرحسین» سر دادند که با ضرب و شتم نیروهای دولتی مواجه شدند. بنا به گزارش‌های دریافتی صدها نفر در محل حضور دارند که در حدود ۴۰ نفر از ّآن‌ها از بامداد امروز با نمادهای سبز بر سر مزار ندا حضور داشتند.
بنا بر گزارش‌ها به هنگام برخورد نیروهای دولتی با میرحسین موسوی، سوگواران حاضر، نیز اتوموبیل موسوی را محاصره کردند تا مانع اخراج او از محل شوند. نیروهای مسلح سپس با اعمال فشار به جمعیت سعی در متفرق کردن آن‌ها داشتند. اتوموبیل میرحسین موسوی در همین حال از محل خارج شد. خبرهای دریافتی هم‌چنین از بازداشت تعدادی از سوگواران حکایت دارد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه تعداد نیروهای مسلح دولتی که در بهشت زهرا مستقر هستند بیش از ۱۵۰ نفر است.
امروز به مناسبت روز چهلم کشته شدن ندا آقاسلطان گروهی از معترضان در گورستان بهشت زهرا گرد هم آمده‌اند.
مهدی کروبی، دو نامزد معترض به نتیجه انتخابات و مادر ندا نیز قرار است امروز در بهشت زهرا بر سر مزار کشته‌شدگان حوادث اخیر یابند.
بیشتر کشته‌شدگان سرکوب‌های پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری در گورستان ‏بهشت زهرا به خاک سپرده شده‌اند
شاهدان عینی می‌گویند که تمرکز استقرار نیروهای انتظامی به‌ویژه در اطراف گور ندا آقاسلطان است.
ندا آقاسلطان دختری بود که روز شنبه ۳۰ خرداد در طی سرکوب شدید اعتراضات خیابانی توسط نیروهای دولتی در منطقه کارگر شمالی به ضرب گلوله کشته شد.
تصاویر صحنه مرگ ندا که با تلفن همراه ضبط شد او را به نماد معترضان بدل کرده‌است.
بازداشت دو فیلم‌ساز
به گزارش تارنمای میدان زنان، دو تن از فیلم‌سازان ایرانی، مهناز محمدی و جعفر پناهی، در بهشت زهرا بازداشت شده‌اند.
این دو فیلمساز، صبح امروز برای گل گذاشتن بر سر مزار جانباختگان وقایع اخیر به بهشت زهرا رفته بودند که حدود ساعت ۲ بعد از ظهر، بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند. هنوز هویت بازداشت‌کنندگان مشخص نشده‌است.
جعفر پناهی، فیلمساز معتبری است که تاکنون برای فیلم‌های متعدد خود از جمله «آفساید»، «بادکنک سفید»، «آینه» و … جوایز بسیاری را از آن خود کرده‌است.
مهناز محمدی، فعال حقوق زنان نیز سال‌هاست به عنوان مستندساز فعالیت می‌کند. مستند «زنان بدون سایه» از برجسته‌ترین کارهای اوست که به خاطر آن در ایران و خارج از ایران جوایز زیادی دریافت کرده‌است. وی اخیرا به همراه رخشان بنی اعتماد، مستند «ما نیمی از جمعیت ایران هستیم» را درباره مطالبات زنان در انتخابات ریاست جمهوری ساخته‌است.
مراسم امروز بهشت زهرا در ادامه یک رشته حرکت‌های اعتراضی علیه نتایج اعلام شده انتخابات و سرکوب‌های پس از آن برگزار می‌شود.
دو نامزد ‏اصلاح‌طلب انتخابات اخیر ریاست جمهوری ایران ‏طی چند نوبت از وزارت کشور جمهوری اسلامی ‏تقاضای مجوز برای برگزاری تجمع کرده بودند که هر ‏بار با مخالفت مقامات روبرو شد. .

۱۳۸۸ مرداد ۷, چهارشنبه

خبر فوری – بازداشت یک مشاور خاتمی

شایسته امیری، از مشاوران سید محمد خاتمی، امروز چهارشنبه بازداشت شد.

به گزارش «موج سبز آزادی» خانم شایسته امیری که از مشاوران سید محمد خاتمی و همکاران همسر رئیس‌جمهور سابق بود، عصر امروز به دلایل نامشخصی بازداشت شد.

درباره علت این بازداشت، هنوز اطلاعی در دست نیست.

نامه دختر فیض الله عرب سرخی به هاشمی رفسنجانی: جواب مادر بزرگم را شما بدهید

“به نام خدا”

جناب آقای آیت الله هاشمی رفسنجانی
یار و یاور خمینی کبیر

نوشته ام را با سلام و درود به روح پرفتوح بنیان گذار انقلاب و شهدای انقلاب اسلامی که آرمانشان حفظ استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود آغاز می کنم.
می نویسم زیرا فضائی برای گفتن ندارم. گفتن از دزدان کودتاگری که اینک نه تنها ارزشهای سی ساله نظام، بلکه ” باور” را از هواداران خود هم دزدیده اند. چه بگویم از این رنجنامه که یقین دارم شما هم مانند ما با دیدن تصاویر قربانیان حوادث اخیر گریسته اید. که می دانم خاطرات زندان و شکنجه های طولانی دوران ستمشاهی را برایتان تداعی می کند.
بعد از گذشت بیست و دو روز از بازداشت غیرقانونی پدرم انتظار داشتم که حداقل تماس کوتاهی مثل سایر دستگیر شدگان با مادرم داشته باشد اما …
جناب آقای هاشمی، لطفاً شما به مادربزرگم بگوئید که بعد از دو پسرش که برای حفظ استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی ایران عزیزمان جان خود را از دست دادند، این بار نوبت فیض الله است که برای همان آرمانها، نه در میدان جنگ، بلکه در بازداشتگاه 66 سپاه در مقابل دشمنان مردم بایستد.
جناب آقای هاشمی به تازگی اخبار نگران کننده ای درباره آقایان بهزاد نبوی، مصطفی تاج زاده و پدرم دریافت کردیم مبنی بر اینکه به بازداشتگاه 66 سپاه منتقل شده و تحت بازجوئی مخصوص و چه بسا شکنجه و آزارهای جسمی و روحی قرار گرفته اند، اما خدا می داند لحظه ای که این مطلب را خواندم کوچکترین لرزشی در دلم حس نکردم زیرا ایمان دارم که حتی اگر روزی این عزیزان زیر فشار شکنجه های طاقت فرسا به چیزی که کم خردان از آنها می خواهند اعتراف کنند، خللی در باور من و هزاران مثل من ایجاد نخواهد شد.
درست است که امثال من، عاطفه امام(فرزند جواد امام)، زینب نیری(فرزند مجید نیری) و … نگران وضع روحی و جسمی پدر خود و سایر پدران و همسران و فرزندان بازداشت شده هستیم، اما به راه این عزیزان ایمان داریم و معتقدیم که آنها نیز انتظاری جز ایستادگی در کنار مردم و تلاش برای اخقاق حق مردم از ما ندارند.
همچنین از شما که از ارزشهای اصیل انقلاب و یادگار امام راحل هستید، خواستاریم که همچنان لحظه به لحظه همراه ملت سبز پوش ایران بمانید تا بیش از این شاهد فاصله گرفتن نیروهای نظام از اهداف انقلاب اسلامی نباشیم و اینچنین شهادت فرزندان این آب و خاک را هر روز و هر شب این روزهای تلخ به سوگ ننشینیم و بدانید آنچنان که فرزندان برومند بهزاد نبوی در نامه خود به مهندس موسوی گفتند ؛” به ایستادگی عزیزانمان می بالیم “
خدا پشت و پناهتان باشد.

فاطمه عرب سرخی

پایان بازداشت‌ها دروغ است؛ سعید شریعتی بازداشت شد

با وجود ادعای گزاف برخی مسئولان در خصوص تغییر فضا و آغاز روند آزادی بازداشت شدگان، «موج سبز آزادی» مطلع شده که روند بازداشت‌ها همچنان ادامه دارد و در جدیدترین نمونه، سعید شریعتی عضو جبهه مشارکت عصر امروز بازداشت شده است.

به گزارش «موج سبز آزادی» سعید شریعتی، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی و دبیر کمیته اطلاع رسانی این حزب، بعدازظهر امروز با حکم سعید مرتضوی در منزل خود بازداشت شد.
این گزارش حاکی است مأموران منزل شریعتی را نیز تفتیش کردند.
اخبار تکمیلی متعاقباً ارسال خواهد شد.

نامه‌ی سندیکای صنعت مخابرات به هاشمی شاهرودی: شاپور کاظمی را آزاد کنید

در حالی که شاهپور کاظمی، برادر زهرا رهنورد، همچنان در زندان به سر می‌برد، هیات مدیره‌ی سندیکای صنعت مخابرات با ارسال نامه‌ای به هاشمی شاهرودی، رئیس قوه قضاییه، خواستار آزادی چهره‌ی شاخص تخصصی صنعت مخابرات شد.

«موج سبز آزادی» تصویر این نامه و عکس مهندس شاهپور کاظمی را برای اولین بار منتشر می‌کند و ابراز امیدواری می‌کند که هرچه سریع‌تر بتواند مژده‌ی آزادی این زندانی بی‌گناه را به مخاطبان بدهد.

گفتنی است زهرا رهنود، همسر میرحسین موسوی و برادر شاهپور کاظمی، چندی پیش در مصاحبه‌ای گفته بود: شخصیت علمی برادرم مهندس شاهپور کاظمی به سفارتخانه‌ها وصل می‌شود تا اثبات کنند جنبش آزدیخواهانه‌ی مردم ایران از دیگ سفارتخانه‌ها بیرون آمده.خیر اینچنین نیست. ایشان با هیچ روشی‌ یا هیچ نوع اقرارگیری و هیچ نوع پرونده‌سازی نمی‌توانند مردم ایران را فریب دهند، وطن‌پرستان حقیقی‌ برای مردم ایران شناخته‌شده‌اند و هرگز فراموش نخواهند شد. مهندس شاهپور کاظمی فرزند دانشمند این ملت است. تشویق‌نامه‌ها و تقدیرنامه‌های وی در ۳۰ ساله اخیر گویای این ادعاست. او معتمد صدیق جامعه‌‌ی علمی‌ و مخابراتی کشور ایران است.

سردار عراقی: کشته شدن ندا آقا سلطان کاملا برنامه‌ريزی شده بود، با کسی تعارف نداريم هر کس که جلوی نظام بايستد با او برخورد می‌کنيم

فارس

فرمانده سپاه محمد رسول‌الله (ص) با اشاره به کشته شدن ندا آقا سلطان گفت: اين حادثه در يکی از خيابان‌های فرعی اتفاق افتاد و هيچ کدام از نيروهای بسيج يا انتظامی در متن حادثه حضور نداشتند، البته نوع فيلمبرداری قتل ايشان نشان می‌دهد که حادثه کاملا برنامه‌ريزی شده بود.

به گزارش خبرنگار سياسی خبرگزاری فارس، سردار عبدالله عراقی فرمانده سپاه محمد رسول الله (ص) تهران بزرگ در جمع تعدادی از دانشجويان دانشگاه‌های تهران، پس از ذکر خاطراتی از اجرای عمليات بيت‌المقدس و رمضان در سال ۶۱ به سوالات آنها که عمدتاً معطوف به حضور و نقش‌آفرينی نيروهای بسيج در اغتشاشات اخير تهران بود، پاسخ گفت.

عراقی در پاسخ به سوال دانشجويی که پرسيد نقش سپاه در برخورد با اغتشاش‌های پس از انتخابات رياست جمهوری چه بود، گفت: سپاه پاسداران و بسيج بر اساس تعريف قانون اساسی، حافظ انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن هستند و هر کجا انقلاب تهديد شود، سپاه و بسيج بر اساس فرمان رهبری وارد صحنه می‌شوند.
وی با تعريف سه وضعيت “سفيد ” (امنيت و آرامش کامل)، “زرد ” (اغتشاشات و ناآرامی‌هايی صورت می‌گيرد اما نيروی انتظامی می‌تواند با اغتشاش مقابله کند) و “قرمز ” (شرايطی که دامنه اغتشاش‌ها در شهر گسترش يابد، ادارات دولتی، بانک‌ها و تأسيسات شهری تهديد شود و نيروی انتظامی به تنهايی نتواند با اغتشاشگران برخورد کند) در وضعيت نظم و امنيت شهر گفت: در حوادث اخير رياست جمهوری ما شاهد هر سه وضعيت در تهران بوديم، البته عليرغم تجمعات طرفداران نامزدها تا شب ۲۱ خرداد آرامش کامل بر فضای شهر تهران مستولی بود.
فرمانده سپاه تهران بزرگ با بيان اينکه پيش‌بينی‌های ما از سه وضعيت “برد موسوی “، “برد احمدی نژاد ” و “کشيده شدن انتخابات به دور دوم ” خارج نبود، اظهار داشت: البته مصاحبه‌ای که آقای موسوی در روز انتخابات انجام داد و در رسانه‌های غربی بازتاب وسيعی داشت، القای نادرست پيروزی به طرفدارانش بود.
سردار عراقی بروز اغتشاش‌ها و ناآرامی‌ها را در شرايطی که پيروزی در انتخابات به طرفداران القا می‌شود، طبيعی خواند و گفت: متاسفانه گروه طرفداران آقای موسوی با القای شبهه، شعار می‌دادند که باخت موسوی يعنی تقلب در انتخابات! و طرفداران آقای موسوی باور کردند که اگر در انتخابات پيروز نشوند حتماً غل و غشی در جريان‌ برگزاری آن اتفاق افتاده است، اما برآوردهای نمايندگان نامزدها و نهادهای مختلف نتيجه ديگری را نشان می‌داد. اين برآوردها حاکی از تفوق آرای موسوی در تهران و برتری رأی احمدی نژاد در کشور داشت.
وی با اشاره به تجمعات طرفداران موسوی در روز ۲۲ خرداد گفت: وقتی هواداران اين نامزد فهميدند رأی نامزد مورد علاقه‌شان کمتر است عصر جمعه شروع به تجمع مقابل وزارت کشور کردند و آتش‌زدن سطل‌های زباله و تخريب بانک‌ها از همان روز کليد خورد. اين درگيری‌ها عصر روز ۲۳ خرداد هم ادامه داشت اما اين مرحله وضعيت “زرد ” بود که وظيفه مقابله با آن برعهده نيروی انتظامی بود.
فرمانده بسيج تهران در ادامه حضور نيروهای بسيج در ناآرامی‌ها را مشروط به تقاضای کتبی نيروی انتظامی و مصوبه شورای عالی امنيت ملی دانست و گفت‌: عصر روز ۲۳ خرداد با گسترش دامنه اغتشاشات، نيروی انتظامی تقاضای ورود نيروهای بسيج را مطرح کرد که ما نيز تعدادی از بسيجيان را اختصاص داديم و زير نظر نيروی انتظامی وارد عمل شدند.
سردار عراقی افزود: با گسترش درگيری‌ها در روز ۲۴ و ۲۵ خرداد، نيروی انتظامی اعلام کرد بسيج بايد وارد عمل شود که پيرو آن بسيج روز ۲۶ خرداد به ماجرا ورود پيدا کرد و از روز ۲۷ خرداد تهران به طور کامل به فضای امن بازگشت.
فرمانده بسيج تهران با اشاره به حمله اغتشاشگران به پايگاه ۱۱۷ بسيج در خيابان آزادی و پايگاه‌های درگير در تهران گفت: اسناد موجود نشان می‌دهد ۵ هزار نفر در سه و نيم ساعت به يک حوزه بسيج (پايگاه ۱۱۷) حمله کردند، به طوری که در چند ساعت حجم انبوهی از سنگ و شيشه به ضخامت ۷۰ سانت کف حياط اين حوزه را پوشاند.
وی با بيان اين که استعداد نيروی انسانی حاضر در پايگاه ۱۱۷ کم بود، اما صدها قبضه سلاح در اين مقر وجود داشت، گفت: من در مکالمه‌ای که با فرمانده اين حوزه داشتم گفتم درهای پايگاه‌ را ببنديد و خودروی پايگاه را به سمت در هل بدهيد تا در ديد معترضان هم نباشيد اما متأسفانه معترضان نرده‌ها را کندند، در را شکستند و خودروی بسيج را آتش زدند.
فرمانده سپاه تهران بزرگ گفت: من به نيروهای آن جا دستور دادم درها را از داخل ببندند و به پشت بام بروند. فرمانده حوزه ما، آن جا برای متفرق کردن مردم ۳۰۰ گلوله مشقی شليک کرد (صداهای معترضان در فيلم مشهود است که می‌گويند گلوله‌ها مشقی است) ‌اما متأسفانه برخی از معترضان با وجود فرياد فرمانده بسيج که می‌گويد اين جا پايگاه نظامی است به سمت اسلحه خانه هجوم آوردند که دو نفر کشته شد. در حالی که اگر درايت و صبوری فرمانده ما نبود احتمال گسترش فاجعه می‌رفت.
سردار عراقی افزود: من همانجا به فرمانده پايگاه ۱۱۷ گفتم اگر همه‌تان شهيد شويد مراقب باشيد به مردم تلفاتی وارد نشود.
وی کشته شدن يک مادر و فرزندش در اين حادثه را بی‌ارتباط با تير‌اندازی‌های نيروهای بسيج خواند و گفت: شواهد و قرائن و نظر کارشناس قضايی نشان می‌دهد زاويه‌ای که گلوله از محل شليک به تن مادر و فرزندش اصابت کرده با زاويه تيراندازی نيروهای ما کاملا متفاوت است، البته ما در همين حادثه ۱۰ قبضه سلاح از منافقين کشف و ضبط کرديم.
فرمانده بسيج تهران در پاسخ به سوالی رفتار غفلت زده‌ها بعد از فصل الخطاب مقام معظم رهبری را يادآور شد و گفت: متأسفانه روز ۳۰ خرداد، آن گروه سياسی بسيار دير اقدام لغو تجمع کرد و جمعيتی در حدود ۱۰ هزار نفر در خيابان انقلاب و مناطق اطراف شکل گرفت که با وجود تذکر ناجا و بسيج جمعيت به حضور خود در خيابان‌ها اصرار داشت.
وی افزود: برای متفرق کردن جمعيت از گاز اشک آور استفاده شد و وقتی جمعيت به سمت کارگر شمالی هجوم آوردند باران سنگ و کلوخ که قبلا به صورت سازماندهی شده به نقاط درگيری و پشت‌بام‌ها انتقال يافته بود بر سر نيروهای بسيج باريدن گرفت که طی آن ۶۰۰ نفر از نيروهای ما دچار جراحت شدند که از اين تعداد هنوز ۲۰۰ نفر در بيمارستان‌ها بستری هستند.
سردار عراقی با اشاره به کشته شدن ندا آقا سلطان در جريان اغتشاش‌های بعد از انتخابات گفت: اين حادثه در يکی از خيابان‌های فرعی اتفاق افتاد و هيچ کدام از نيروهای بسيج يا انتظامی در متن حادثه حضور نداشتند، البته نوع فيلمبرداری قتل ايشان نشان می‌دهد که حادثه کاملا برنامه‌ريزی شده بود.
وی درباره آمار شهدای بسيج در حوادث اخير تهران گفت: تاکنون ۹ نفر از نيروهای بسيجی به شهادت رسيده‌اند و برخی ديگر نيز در وضعيت وخيم به سر می‌برند.
فرمانده سپاه تهران بزرگ افزود: همان طور که بزرگان ما گفتند اين فتنه، فتنه عظيمی بود و تشخيص حقايق را برای بسياری از سياسيون، علمای بزرگ و خدمتگذاران به انقلاب و دفاع مقدس سخت کرد.
سردار عراقی تاکيد کرد: ما با کسی تعارف نداريم و هر کس که جلوی نظام بايستد با او برخورد می‌کنيم.
وی در ادامه به وارونه جلوه دادن حقايق در رسانه‌های خارجی پرداخت و گفت: با توجه به گسترش ماهواره‌ها، دشمن به راحتی اراده‌اش را در خانه‌های ما اعمال می‌کند در حالی که متأسفانه ميزان روشنگری رسانه‌های ما ناکارآمد و عمليات روانی دشمن قوی است.

برچسب انتقادناپذير بودن به احمدي‌نژاد نمي‌چسبد مشاور مطبوعاتی رئیس‌جمهور : برکناری محسنی‌اژه‌ای به خاطر ناکارآمدی‌اش بود

خبرآنلاین
علی‌اکبر جوانفکر در مقاله‌ای در سایت خود، از محسنی‌اژه‌ای انتقاد کرد.

بدون تردید، آقای محسنی‌اژه‌ای، شخصیتی متدین، متین، باوقار و قابل احترام در راس دستگاهی مرکب از نیروهای مومن، دلسوز، مخلص و جان برکف است. انتظار می‌رفت که خصوصیات شخصیتی آقای اژه‌ای با کارآمدی و موفقیت وی در پیشگیری از وقوع حوادث ناگوار، کنترل و مهار بحران و کاهش آسیب‌های اجتماعی ناشی از آن، توام و جلوه‌گر می‌شد. نتیجه دور از انتظار از عملکرد وزیر اطلاعات، زمانی غیرقابل تحمل می‌شود که تدابیر مدیریتی در این سازمان حساس، به جای کاهش آسیب‌ها به افزایش و توسعه آسیب‌ها بینجامد و اصول اساسی کار در این نهاد مهم اطلاعاتی و امنیتی کشور به طور خواسته یا ناخواسته زیر پا گذاشته شود.

وزارت اطلاعات از جمله دستگاه‌های خاص در نظام جمهوری اسلامی ایران است که مدیریت آن باید برپایه هوشمندی فوق العاده، تعهد و پایبندی به سیاست‌های دولت، شناسایی دقیق و حرفه‌ای تهدیدها و فرصت‌ها و هماهنگ کردن تمامی دستگاه‌های کشور با هدف کم کردن آسیب‌ها و افزایش دستاوردها عمل کند و آقای اژه‌ای نه تنها این انتظار طبیعی را برآورده نکرد بلکه به شکل غیرمنتظره‌ای شاهد تاثیر منفی مدیریت وی در افزایش برخی آسیب‌ها بودیم.

وی افزوده است: تجارب ذی‌قیمت و منحصر به فرد و ظرفیت‌های بالا و بی‌نظیری از کارآمدی و توانمندی فکری و اطلاعاتی در درون وزارت اطلاعات وجود دارد که ثمره مجاهدت مستمر نیروهای خدوم و دلسوز آن در بحران‌های مختلف طی سه دهه اخیر است. با استفاده از این ظرفیت‌ها، امکان پیش‌بینی، مقابله هوشمندانه و مهار برخی حوادث و آثار سوء آنها فراهم می‌آید و اگر این ظرفیت‌ها و توانمندی‌ها در حوادث اخیر پس از انتخابات به کار گرفته می‌شد، با روشنگری‌های بهنگام، از بروز برخی خسارت‌های مادی و انسانی جلوگیری به عمل می‌آمد. این گفتار به منزله معرفی فردی به عنوان گناهکار نیست، بلکه درسی است که باید از حوادث آموخت و از آن پند گرفت. به برکناری وزیر اطلاعات از سوی رییس‌جمهور، تنها از این منظر باید نگریسته شود؛ چه اینکه ادعای انتقاد ناپذیربودن، برچسب ناروایی است که هیچ نسبتی با آقای احمدی‌نژاد به عنوان تامین‌کننده بالاترین سطح آزادی در کشور طی چهار سال گذشته ندارد.

حجاریان هنوز در بازداشت به سر می برد ابراز تعجب خانواده سعید حجاریان از انتشار خبر آزادی وی

نوروز:خانواده و وكيل سعید حجاريان از انتشار خبر آزادي سعيد حجاريان ابراز تعجب کرده و اعلام کردند هيچ مرجع رسمي از قوه قضائيه در این مورد پاسخگو نیست و به خانواده و وكيل نحوه و قرار آزادي ايشان تا اين لحظه اعلام نشده است.

دکتر ریاحی، وکیل سعید حجاریان در گفتگویی با خبر نگار نوروز ضمن تکذیب خبر آزادی سعید حجاریان گفت:”من به عنوان وکیل ایشان بجز همان اعلام معاونت قوه قضائیه مبنی بر آزادی حجاریان هیچ خبر خاصی از این آزادی ندارم و هیچ مقام قضائی دیگری نیز هیچ سخنی در مورد تبدیل قرار بازداشت با اینجانب نداشته است.”
وی در پایان انتشار خبر آزدی حجاریان را منوط به رویت وی در منزل دانست.

اخبار تکمیلی به اطلاع خواهد رسید

حجاریان هنوز آزاد نشده است

ا وجود خبرپراکنی‌های گسترده‌ی رسانه‌های جناح حاکم درباره آزادی سعید حجاریان، «موج سبز آزادی» کسب اطلاع کرد که این خبر کاملا دروغ است و خانواده‌ی حجاریان نسبت به هرگونه تحرکی برای آزادی وی ابراز بی‌اطلاعی می‌کنند.

به گزارش موج سبز آزادی، از ساعات پایانی شب گذشته سایت‌های اصولگرا ادعا کردند که سعید حجاریان آزاد خواهد شد و صبح امروز نیز از دفتر سخنگوی قوه قضاییه خبری برای رسانه‌ها ارسال شد مبنی بر اینکه هاشمی شاهرودی دستور آزادی سعید حجاریان را داده است و او امروز آزاد خواهد شد.
انتشار این خبر باعث تماس گسترده کاربران و علاقه‌مندان با «موج سبز آزادی» شد که خواستار تایید این خبر بودند. متاسفیم که باید به اطلاع مخاطبان عزیز برسانیم این خبر درست نیست.
تا این ساعت که وقت اداری امروز نیز به پایان رسیده، هیچ خبری از اقدام برای آزادی حجاریان در دست نیست و خانواده‌ی حجاریان نیز به کلی از دستور شاهرودی و طی شدن روند آزادی این زندانی سیاسی، ابراز بی‌اطلاعی می‌کنند. بدین ترتیب خبر منتشر شده چیزی جز جنگ روانی با هدف منفعل کردن تلاش‌گران برای آزادی حجاریان به نظر نمی‌رسد.
«موج سبز آزادی» از همگان دعوت می‌کند به خبرهای اینچنینی اعتماد نکنند و به تلاش‌های خود برای آزادی سعید حجاریان و دیگر زندانیان سیاسی ادامه دهند.

مهندس آذر منصوری معاون سیاسی جبهه مشارکت در گفتگو با نوروز: بترسید از روزی که مظلومان و ستمدیدگان یار و یاوری جز خداوند نداشته باشند

بی خبری کامل از وضعیت برخی از زندانیان/ تداوم بازداشتهای غیر قانونی / لغو روزنامه صدای عدالت / تشکیل جبهه سیاسی مهندس موسوی و موضوع رفراندوم از مهم ترین موضوعات مصاحبه معاون سیاسی دبیر کل جبهه مشارکت با سایت نوروز بود.

آذر منصوری در گفت و گو با خبرنگار نوروز با ابراز نگرانی از وضعیت دکتر سعید حجاریان، عبدالله رمضان زاده، مصطفی تاج زاده، محسن میردامادی، صفایی فراهانی، محسن امین زاده و سایر اعضای دستگیر شده جبهه مشارکت و دیگر بازداشت شدگانی که هیچ اطلاعی از آنان در دست نیست گفت: هر اتفاقی که برای هر یک بازداشتی های اخیر بیفتد مسئولین دستگاه قضایی و امنیتی و شخص احمدی نژاد و حامیان در قدرت او باید پاسخگوی آن باشند.

وی با اشاره به اینکه هیچ اطلاعی ازسید مصطفی تاج زاده در دست نیست تصریح کرد این رفتار نقض آشکار قانون و اخلاق و عدالت هست که خانواده این عزیز در فشار شدید روانی ناشی از این بی خبری 40 روزه هستند .

معاون سیاسی دبیر کل جبهه مشارکت با ذکر این جمله امام محمد باقر(ص) که فرموده بترسید از روزی که مظلومان و ستمدیدگان یار و یاوری جز خداوند نداشته باشند ضمن ابراز همدردی این حزب با خانواده هایی که عزیزانشان را در پی اعتراض های اخیر از دست داده اند این رفتار را مصداق بارز ظلم و ستمگری قلمداد کرد .

او همچنین از ارسال نامه ای به رئیس قوه قضاییه برای برخورد و خاتمه دادن به این بی قانونی ها از طرف جبهه مشارکت خبر داد.

آذر منصوری ضمن اعتراض به لغو امتیاز روزنامه صدای عدالت گفت این روزنامه را در شرایطی از انتشار محروم می کنند که اصلاح طلبان کمترین رسانه ای برای رساندن صدای خود به مردم ندارند. در حالیکه امام خمینی بیشترین توصیه را به تحمل صدای مخالف داشتند .او این اقدام را در راستای تکمیل کودتای انتخاباتی انجام گرفته تفسیر نمود.

عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت در ادامه تشکیل جبهه سیاسی توسط مهندس میر حسین موسوی را اقدامی مثبت در جهت تداوم اصلاحات در کشور ارزیابی و تاکید نمود این جبهه می تواند در ساماندهی مطالبات مردم به ویژه در شرایط موجود تاثیر گذار باشد و این مطالبات را با هزینه کمتری متحقق سازد. این فعال سیاسی ضمن رد این که این جبهه نیاز به مجوز دارد تصریح کرد:”طبق قانون تشکیل این جبهه نیاز به هیچ مجوزی از طرف مراجع قانونی ندارد همانطور که جبهه های دیگری نیز با عناوین مختلف تشکیل شده است.”

معاون سیاسی دبیر کل مشارکت در پاسخ به این پرسش که نظر شما در خصوص رفراندوم که توسط آقای خاتمی و تشکل مطبوعش مطرح شده چیست گفت:یکی از ظرفیت های قانون اساسی در کشور ما موضوع رفراندوم است و مسئله غریبی نیست که برخی آقایان اینچنین در قبال آن واکنش منفی از خود نشان می دهند.رفراندوم ظرفیتی است که اتفاقا در صورت اجرای آن مشروعیت هر دولتی تثیبت می شود و هر دولتی که ادعا می کند مورد اقبال مردم است نباید نسبت به این موضوع آلرژی داشته باشد. همان طور که در بسیاری از کشور های دموکراتیک از آن استفاده می شود.”

منصوری رفراندوم را از این حیث در شرایط فعلی قابل اجرا می داند که کشور در وضعیتی بحرانی قرار گرفته و مقاومت در برابر خواست مردم و قانون در حال تبدیل شدن به یک رویه است. عضو دفتر سیاسی جبهه مشارکت برگزاری رفراندوم را یکی از راههای برون رفت از شرایط فعلی کشور و نظام ارزیابی نمود.

او در پایان خواستار خاتمه دادن به همه رویه های غیر قانونی شد که در کشور در حال انجام است.

آیت‌الله حسینعلی منتظری: تعطیلی کهریزک «اغفال» مردم است

رادیوزمانه

آیت‌الله حسینعلی منتظری، تعطیلی بازداشتگاه کهریزک به دستور آیت‌الله علی خامنه‌ای را اقدامی در جهت «اغفال مردم» دانست و گفت که نمی‌توان با تعطیلی یک بازداشتگاه، «تمام گناه را به گردن یک ساختمان» انداخت.

بازداشتگاه کهریزک که در جنوب تهران واقع شده، هفته جاری به دستور آقای خامنه‌ای، به خاطر نداشتن «استاندارد‌های» لازم تعطیل شد.

این بازداشتگاه، محل نگهداری بسیاری از دستگیر‌شدگانی بود که در اعتراض به نتیجه انتخابات در راهپیمایی‌های مسالمت آمیز شرکت کرده بودند.

آقای منتظری امروز چهارشنبه در پاسخ به نامه میرحسین موسوی، محمد خاتمی و مهدی کروبی به مقام‌های جمهوری هشدار داد که هرچه سریع‌تر «رشته امور» را از دست «یک عده افراد نامتعادل و اسیر توهمات و تمایلات خطى و گروهى» خارج کنند.

سه رهبر اصلاح‌طلب چندی پیش در نامه مشترکی از مراجع تقلید شیعه خواسته بودند که در برابر بازداشت‌ها و رفتار‌های خشونت‌بار با دستگیرشدگان سکوت نکنند و برای آزادی زندانیان اخیر تلاش کنند.

آیت‌الله یوسف صانعی، آیت‌الله عبدالکریم موسوی اردبیلی و آیت‌الله اسد‌الله بیات زنجانی مراجع تقلیدی هستند که در پاسخ به این نامه از ادامه بازداشت معترضان در زندان‌ها انتقاد کرده و خواستار آزادی آنها شده‌اند.

آقای منتظری به مقام‌های جمهوری هشدار داد که هرچه سریع‌تر «رشته امور» را از دست «یک عده افراد نامتعادل و اسیر توهمات و تمایلات خطى و گروهى» خارج کنند

آقای منتظری با «بحرانی» خواندن وضعیت کنونی ایران، «ندانم‌کاری و بی‌تدبیری بعضی مسئولان» را عامل آن دانسته و از چنین شرایطی به شدت ابراز نگرانی کرده است.

به نوشته این مرجع شیعه، چنین وضعیتی موجب نارضایتی «اکثریت قاطع مردم» از حاکمیت شده و فاصله آنها را با نظام جمهوری اسلامی بیشتر کرده است.

در بخش دیگر این نامه، از مقام‌های جمهوری اسلامی خواسته شده که عوامل «بحرانی» کنونی را شناسایی کنند و با دادن پاسخی «معقول و قانع کننده» نارضایتی مردم را برطرف کنند.

آقای منتظری تاکید کرده که مردم ایران «فهیم و دانا» هستند و در صورتی که «خطاکاران واقعا مجازات نشوند، قانع نخواهند شد.»

این مرجع شیعه همچنین از «واداشتن» نیرو‌های بسیج و سپاه برای «برادرکشی و سرکوب مردم» در جمهوری اسلامی انتقاد کرده و پرسیده است: «آیا هدف از تشکیل سپاه و بسیج براى‏ ‏برادرکشى و سرکوب مردم بود؟»

وی باردیگر، اعتراف‌ها از بازداشت‌شدگان اخیر که «تحت شکنجه و زور» اخذ شده است را «فاقد» مبنای شرعی و قانونی اعلام کرد و خواستار محاکمه علنی عاملان این اقدامات در دادگاهی «عادل و بی‌طرف» شد.

آقای منتظری پیش از این در پاسخ به سئوالات محسن کدیور گفته بود که اگر مسئولان «به زور یا فریب و تقلب بر منصب بمانند، مردم باید عدم مشروعیت و مقبولیت آنها را در نزد خود و برکناری آنان از منصب را با رعایت مراتب امر به معروف و نهی از منکر… ابراز داشته و بخواهند.»

این مرجع تقلید شیعه در بخش دیگری از پاسخ خود به آقای کدیور، مقام‌های جمهوری اسلامی را به طور غیرمسقیم متهم کرد که «بر اساس چماق و ظلم و تجاوز به حقوق دیگران و تصرف غاصبانه و تغییر در آراء مردم و کشتن و بستن و بازداشت و شکنجه‌های قرون وسطایی و استالینی و ایجاد خفقان و سانسور روزنامه‌ها… و زندانی کردن عقلا و نخبگان جامعه به بهانه‌های واهی و تحمیل اعترافات به امور خلاف واقع» عمل می‌کنند.

انتشار اولین ویژه‌نامه ادبی جنبش سبز

شماره­ی اول گاه­نامه­ ی غریو، شامل مجموعه­ای از اشعار، داستان­ها و طنزهای همراهان جنبش سبز منتشر شد.

این گاهنامه با فرمت pdf در آدرس زیر قابل دسترسی است:

http://www.ghariv.com/files/GHARIV-1.pdf

کروبی و موسوی فردا (پنجشنبه) بر مزار شهدای ٣٠ خرداد حضور می يابند

سایت حزب اعتماد ملی خبر داد که موسوی و کروبی ساعت 16 روز پنجشنبه در بهشت زهرا یاد و نام شهدای جنبش را گرامی می‌دارند.

سحام نیوز نوشت: مهدی کروبی و میرحسین موسوی با حضور بر مزار شهدای ٣٠ خرداد در چهلمین روز شهادت ان عزیزان یاد وخاطره شان را گرامی می دارند.

به دنبال عدم ارایه مجوز از سوی وزارت کشور برای برگزاری مراسم چهلم جان باختگان حادثه ٣٠ خرداد در مصلی بزرگ دفاتر کروبی و موسوی اعلام کردند که مهدی کروبی و میرحسین موسوی با حضور بر مزار جان باختگان حوادث اخیر در کنار خانواده هایشان یاد وخاطره انان را گرامی می دارند . این مراسم عصر پنج شنبه (فردا) ساعت ١٦ بر سر مزار جان باختگان حادثه ٣٠ خرداد برگزار می شود .

مادر سهراب اعرابی: در مراسم چهلم شهدا شرکت خواهم کرد

مادر سهراب اعرابی با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد که در مراسم چهلم شهدای جنبش سبز شرکت خواهد کرد. متن این اطلاعیه را بخوانید:

به نام پروردگار هستی بخش

بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار

دهان به دهان شنیده ام و در خبرها خوانده ام که آقای موسوی و کروبی در تلاش هستند تا برای بزرگداشت شهدای حوادث اخیر در مصلی تهران برنامه سوگواری برگزار کنند.
این درحالی است که برگزاری بزرگداشت جمعی برای همه جان باختگان حوادث بعد از انتخابات، وظیفه ای است که بردوش تمامی مسوولان اجرایی، نظارتی و مدیریتی این مملکت است که تا کنون نیز در برگزاری آن تعلل کرده اند. حال که این دو شخصیت سیاسی قدم جلو گذاشته اند و چنین برنامه متین و مناسبی را پیشنهاد داده اند، بنده نیز به عنوان مادر یک شهید بی گناه انتظارم آن است که مسوولان امکانات لازم را برای این امر مهم فراهم نمایند.
ضمنا پنج شنبه چهلم ندای عزیز است، من مادر سهراب اعرابی در این مراسم شرکت خواهم کرد.

پروین فهیمی

هفتم مرداد 1388

انتشار هويت يکی ديگر از شهدای ۲۵ خرداد: داود صدری را تيرانداز پايگاه مقداد کشت

روز آنلاين

نادر کرمی – در پی انتشار تدريجی اسامی شهدای وقايع پس از انتخابات رياست جمهوری، هويت يکی ديگر از اين کشته شدگان روشن شد:داودصدری؛ ۲۵ ساله. او روز ۲۵ خرداد و در پی شليک گلوله از بام پايگاه بسيج مقداد، جان خويش را از دست داد.

داوود صدری ۲۵ ساله، تکنيسين برق در شامگاه ۲۵ خرداد در جريان اعتراضات مردمی به نتايج انتخابات رياست جمهوری دهم در ميدان آزادی تهران و درپی شليک گلوله از بام پايگاه بسيج مقداد در ابتدای بزرگراه جناح به شهادت رسيد.

پيکر نيمه جان وی به همراه ۱۷ مضروب ديگر به بيمارستان رسول اکرم تهران منتقل گرديد و ساعاتی بعد بر اثر شدت جراحات وارده ناشی از اصابت گلوله به قلب و طحال وی درگذشت.

خانواده وی در همان ساعات اوليه به جستجوی فرزند خود پرداختند ولی تا ۵ روز پس از آن تنها با اظهار نظرهای ضد و نقيض مسئولين امر در خصوص نحوه کشته شدن، ضاربان و محل نگهداری جنازه وی مواجه گرديدند.

علی جمالی عضو شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ايران و از بستگان داوود صدری در گفتگو با “روز” می گويد: “خانواده صدری از همان لحظه شنيدن خبر به بيمارستان مراجعه کردند اما مسئولين بيمارستان از هرگونه پاسخگويی در خصوص وضعيت وی امتناع کردند. حضور نيروهای امنيتی در بيمارستان رسول اکرم مشهود بود و پس از مدتی خبر فوت داود صدری به خانواده وی اعلام شد ولی از تحويل جنازه ايشان خودداری نمودند.”

گفتنی است از ۱۸ زخمی که در ۲۵ خرداد به اين بيمارستان منتقل شده بودند ۸ نفر فوت کردند. جنازه اين ۸ نفر به پزشکی قانونی کهريزک منتقل شد، اما پيگيری خانواده های اين قربانيان برای تحويل جنازه تا مدتها بی نتيجه ماند.

جمالی می گويد: “سرانجام پس از ۵ روز پيگيری شبانه روزی در ۳۱خرداد جنازه داود صدری به خانواده وی تحويل و تحت تدابير امنيتی در امامزاده ابراهيم کرج به خاک سپرده شد؛ و درحالی که داوود روز ۲۵ خرداد به شهادت رسيده بود، گواهی فوت صادر شده به تاريخ ۳۱ خرداد است.”

مسئول کميته سياسی سازمان ادوار تحکيم وحدت می افزايد: “متاسفانه نحوه برخورد حاکميت با معترضين بيگناهی که با دست خالی در راهپيمايی مسالمت آميز ۲۵خرداد شرکت کرده بودند و حجم بالای کشته شدگان، مجروحين و بازداشت شدگان، نشان از آستانه تحمل اندک جمهوری اسلامی در مواجهه با منتقدان وضعيت موجود دارد.اينکه شروع اولين اعتراضها به نتايج يک انتخابات و نه مخالفت با کليت نظام بيش از ۳۰ کشته (بنا بر اظهارات مسئولين ) بر جا گذاشته، خود شاهدی بر اين مدعاست.”

جمالی همچنين به تهديداتی اشاره می کند که موجب تاخير در افشای جزييات بيشتری از نحوه شهادت داود صدری شده است.

گفتنی است مراسم چهلمين روز شهادت داود صدری در ساعت ۱۶ روز جمعه ۹ مردادماه در مسجد امام علی (ع) واقع در فاز ۳ شهرک انديشه- بلوار آزادی برگزار می گردد.